مصدرش«انطلاق»به معنى«بيرون رفتن با سرعت و توأم با رها ساختن كار
قبلى» است و به عبارت ديگر به معنى«حركت كردن بدون توقف»است و يك نوع آزادى از قيد
و بند نيز در آن نهفته شده است.
آيه مىگويد:«سركردگان آنها بيرون آمدند(وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ...)و
گفتند برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد(كه مىخواهند ما را بهسوى بدبختى
بكشانند!)...»ص6/.
در آيۀ 71 سورۀ كهف مىخوانيم:فَانْطَلَقٰا حَتّٰى
إِذٰا رَكِبٰا فِي السَّفِينَةِ ...«آنها(موسى
و مرد عالم)به راه افتادند تا اين كه سوار كشتى شدند...» در اين آيه مىبينيم كه
اين واژه،به صورت ضمير تثنيه به كار رفته و اشاره به موسى(ع) و آن مرد عالم است.(ج
491/12،ج 217/19،ج 417/25.)
به معنى«باران ريز و نرم»(باران خفيف)است در مقابل«وابِل»كه باران
شديد به حساب مىآيد.بعضى«طلّ»را«شبنم»و بعضى بالاتر از شبنم و پايينتر از باران
مىدانند و به هر حال اين آيه دربارۀ نتيجۀ انفاق در راه خداست و
تأكيد بر اين دارد كه انفاق چه كم باشد يا زياد حتما نتيجه خواهد داد و آن را به
باغى كه در نقطۀ مرتفعى قرار گرفته تشبيه كرده است و مىگويد:«...(انفاق)همچون
باغى است كه در نقطۀ بلندى باشد و بارانهاى درشت (وابِل)به آن برسد(و از
هواى آزاد و نور آفتاب به حد كافى بهره بگيرد)و ميوۀ خود را دوچندان دهد،و
اگر باران درشتى(وابِل)برآن نبارد بارانهاى ريز و شبنم(طلّ)برآن مىبارد