واژۀ«تطليق»به معنى«رها ساختن»است و«طلاق»يعنى رها شدن از
بند و به طور استعاره براى رها ساختن زنان از قيد زوجيّت اطلاق شده است.
آيۀ مورد بحث،روى سخن را به پيامبر اسلام(ص)به عنوان پيشواى
بزرگ مسلمانان مىكند و يك حكم عمومى را با صيغۀ جمع بيان مىدارد و مىفرمايد:
«اى پيامبر هنگامى كه خواستيد زنان را طلاق دهيد آنها را در زمان
عده طلاق دهيد...»طلاق1/.
اين نخستين حكم از احكام پنجگانهاى است كه در اين آيه آمده است و
چنان كه مفسران از آن استفاده كردهاند منظور اين است كه صيغۀ طلاق در زمانى
اجرا شود كه زن از عادت ماهيانه پاك شده و با همسرش نزديكى نكرده باشد،زيرا طبق
آيۀ 228 سورۀ بقره عدّه طلاق بايد به مقدار«ثلاثة قروء»(سهبار پاك
شدن)بوده باشد و در اين جا تأكيد مىكند كه طلاق بايد با آغاز عده همراه گردد و
اين تنها در صورتى ممكن است كه طلاق در حال پاكى بدون آميزش تحقق يابد چه اين كه
اگر طلاق در حال حيض واقع شود آغاز زمان عده از آغاز طلاق جدا مىشود و شروع عده
بعد از پاك شدن خواهد بود.
و همچنين اگر در حال طهارتى باشد كه با همسرش نزديكى كرده باز
جدايى مسلم است زيرا چنين پاكى به خاطر آميزش دليلى بر نبودن نطفه در رحم نيست.به
هر حال اين نخستين شرط طلاق است.در روايات متعددى از پيامبر گرامى اسلام(ص)نقل شده
است كه«هرگاه كسى همسرش را در عادت ماهيانه طلاق دهد بايد اعتنا به آن طلاق نكند و
بازگردد تا زن پاك شود سپس اگر مىخواهد او را طلاق دهد اقدام كند»[1].(ج 220/24.)