پنجم: هرگاه هيچ نداند كه چند ركعت كرده است، پس در اين پنج صورت به مجرد شك؛ نماز بر هم مىخورد و بايد آن را از سر گيرد، لكن اگر بعد از اندك تأمّلى يك طرف در نظر او راجح شود؛ و مظنون گردد و هنوز منافى نماز به عمل نياورده باشد، ظاهرا مىتواند كه عمل به آن ظنّ نمايد و نماز را تمام كند، و اگر با اتمام؛ اعادۀ نماز نيز كند أحوط و بهتر است.
و در پنج صورت صحيح است، به شرط تدارك به نحوى كه مذكور مىشود، و همه مخصوصاند به نماز چهار ركعتى.
اوّل: شك ميان دو و سه و بعد از اكمال سجدتين يعنى: بعد از سر برداشتن از سجدۀ دويم، خواه نشسته باشد و خواه برخاسته، شكّ كند كه اين ركعتى كه سر از سجدۀ آن برداشتهام دويم است يا سيّم است، پس بنا را بر سه مىگذارد و ركعت چهارم را به عمل آورده نماز را تمام كند، و دو ركعت نماز نشسته يا يك ركعت ايستاده كند احتياطا.
دويم: شك ميان دو و چهار بعد از اكمال سجدتين؛ بنا را بر چهار گزارد و تشهد و سلام بخواند، و بعد از آن دو ركعت نماز احتياط ايستاده كند. [* 30]
سيّم: شك ميان دو و سه و چهار بعد از اكمال سجدتين؛ بنا را نيز بر چهار مىگزارد و بعد از سلام دو ركعت نماز احتياط ايستاده و دو ركعت نماز احتياط نشسته مىكند [1]. [* 31]
چهارم: شك ميان سه و چهار هر وقت كه باشد- هرچند پيش از اكمال سجدتين يا پيش از ركوع باشد، و شكّ كند كه: اين ركعتى كه در آن هستم و هنوز تمام نكردهام؛ سيم است يا چهارم- پس بنا را بر چهار گذارد و نماز را تمام كند و دو ركعت نماز احتياط نشسته كند [* 32]، و در هر يك از اين چهار