حدث و عدم قصد رفع آن خصوصا با قصد تعيّن غير منوى؛ نظر به حصول تناقض [1] و اين قول ضعيف است.
و در صورت اجتماع اسباب غسل نيز در صحت تداخل و اكتفا به يك غسل خلاف است [2]، و مشهور و اظهر جواز است نظر به اخبار بسيار از آن جمله حسنۀ حريز از زراره در «كافى» و «تهذيب»- كه صحيحه است- و «سرائر» از حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام)، در صورت اجتماع اسباب از واجب و سنّت كه آن حضرت فرمود: «إذا اجتمعت للّه عليك حقوق أجزأها عنك غسل واحد» [3].
و بعضى تداخل را جايز نمىدانند [4] نظر به اصل عدم، و توقيف عبادت، و اقتضاء تعدد اسباب و علل تعدّد مسبّبات و معلولات را، اين قول ضعيف است و دليلش مردود [5].
و بنابر مشهور نيز خلاف است در آنكه عزيمت و واجب است چنانكه ظاهر مشهور و اقرب است، پس اگر متعدد به عمل آيد غير از غسل اوّل ثمرى ندارد و در اوّل همان اشكال سابق در وضو وارد مىآيد. يا آنكه بر سبيل اباحت و رخصت است چنانكه به مقتضاى جمع بين الدليلين و مؤيّد به مفهوم اجزاء است كه در اقل واجب استعمال مىشود غالبا، و بنابراين؛ تعدد جايز و صحيح است.
در وجوب تقدم غسل جنابت بر غير آن؛ و همچنين واجب بر سنّت- در صورت اجتماع- تردّد است و بهتر تقديم است، و به هر تقدير در صورت اجتماع جنابت با غير، در ثبوت وضو- بنابر مشهور اظهر كه وضو با غير غسل جنابت واجب است- اشكال مىشود، و شايد اقرب عدم و احوط ثبوت باشد.
و بنابر صحت تداخل؛ هرگاه جمع شود اسباب بر مكلّف پس همه يا سنّتاند يا