از ثلث تركه به هر قدر كه راضى شود، و دادن زايد بر ثلث، يا زايد بر مقدارى كه از راه غبن ادّعا مىنمايد بر ورثه لازم نيست.
سؤال ثن [550]:
در املاك باير شاهى عمارت ساختن و توقّف نمودن چه صورت دارد؟
جواب:
در ملك غير- خواه از شاه و خواه از غير آن- به هيچ نوع تصرّف جايز نيست، لكن در صورتى كه مجهول المالك باشد، يا آنكه مالكش غايب، يا مجنون، يا طفل، يا سفيه باشد، حاكم شرع- يعنى مجتهد جامع الشرائط- مىتواند به ولايت عامّه آن را اجاره دهد و وجهش را به مالك رساند، و با يأس از ايصال به او از براى او تصدّق نمايد.
سؤال ثنا [551]:
هرگاه كسى جاريهاى آزاد نموده، و حال صاحب قرض شده مىتواند كه او را به مصرف برساند و بعد از آنكه حق سبحانه و تعالى توسعه دهد كنيزى بخرد و به عوض او آزاد كند؟
جواب:
با وجود صحّت عتق نمىتواند و تسلّطى بر او ندارد.
سؤال ثنب [552]:
زيد وجهى [1] به عمرو امانت داده و عمرو بدون اذن؛ به آن معامله نموده و نفعى به هم رسيده از كيست؟
جواب:
هرگاه معامله را به ذمّه نموده و بعد از آن امانت را به تنخواه داده بدون اذن؛ گناهكار شده، و موافق مشهور صاحب مبيع شده و نفع را مىبرد [2] خصوصا هرگاه معامله را با كسى نموده باشد كه از گرفتن و تصرّف نمودن در مال حرام مضايقه نداشته باشد، و اگر معامله را به عين آن مال نموده به اين طريق كه چيزى را خريده به عوض همان پول امانت و گفته كه خريدم اين قماش را- مثلا- به همين پول كه مال زيد بوده، در اين صورت صحّت آن