responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 551

سؤال ثلج [533]:

زيد چيزى داشته و به عمرو به بيع قطعى فروخته و صيغۀ عربى و فارسى خوانده، و ثمن را تماما گرفته، پس رفت كه آن چيز را بياورد و تسليم مشترى نمايد كه از قضاى فلكى آن چيز بدون تقصير و تفريط بايع در راه تلف شد؟

جواب:

هر مبيعى كه قبل از قبض مشترى تلف شود- هرچند كه بدون تقصير بايع باشد- از كيسۀ بايع مىرود و به مشترى ضررى نمىرسد، و اگر ثمن را داده مىتواند كه واپس گيرد.

سؤال ثلد [534]:

زيد قدرى جنس به عمرو فروخته به مبلغ ده تومان، به بيع شرط با مال، يا پول، كه در ميان تجّار معمول است و معنيش آن است كه:

آن جنس را اگر فروخت يا تلف شد بايد همين ثمن را بدهد و إلّا اختيار دارد كه همان جنس را ردّ نمايد هر وقت كه باشد، و عمرو قدرى از آن جنس را به قيمت اعلا فروخته و تتمّه به بليّه سوخت، به زيد چه مىرسد؟

جواب:

شرط مذكور باطل و نامشروع است هرچند كه معمول جهّال تجّار باشد، بنابراين، آن جنس چون به بيع فاسد به قبض مشترى رسيده؛ ضامن مثل يا قيمت آن گرديده كه آنچه به تلف رسيده- هرچند بدون تقصير او بوده- بايد مثل آن را در مثلى؛ و قيمت آن را در قيمى به بايع دهد، و آنچه را فروخته است هرگاه بايع؛ بيع را قبول كند همان ثمنى را كه عمرو از مشترى گرفته مستحقّ مىشود خواه زياد از قيمت و ثمن اوّل باشد يا كم از آن، و اگر بيع را قبول نكند مستحق عين مال مىشود به نحوى كه در معاملۀ فضولى مىباشد، و بر تقدير إمضاء بيع شايد مستحقّ اجرة المثل شود، لكن كمال إشكال دارد و اظهر عدم استحقاق است.

سؤال ثله [535]:

از حضرت پيغمبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) مروى است كه: «ولد الزنا شرّ الثلاثة» [1] چه معنى دارد؟


[1] سنن أبي داود: 4/ 29 حديث 3963، سنن بيهقى: 10/ 57 و 58، مجمع الزوائد: 6/ 257.

نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 551
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست