و در «مقاتل» روايت كرده است كه: در شبى كه سيد حسين و اصحابش شهيد شدند؛ بر سر آبهاى غطفان تا صباح نوحۀ جنّ را مىشنيدند، كه اشعار مىخواندند و بر ايشان مىگريستند [1].
و ايضا از حضرت امام محمّد باقر (عليه السلام) روايت كرده است كه: «حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در فخّ از مركب به زير آمد و دو ركعت نماز كرد و گريست و فرمود كه: «جبرئيل نازل شد و گفت: يكى از فرزندان تو در اينجا شهيد خواهد شد و ثواب كسى كه با او شهيد شود دو برابر شهيدان ديگر است» [2].
و ايضا روايت كرده است كه حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) نيز در فخّ فرود آمد و نماز كرد و فرمود كه: «در اينجا مردى از اهل بيت من شهيد خواهند شد با گروهى كه ارواح ايشان سبقت خواهند گرفت به سوى بهشت» 3.
و به مقدّمۀ فخّ؛ دعبل خزاعى در قصيدۀ تائيه مشهورۀ خود اشاره كرده است و گفته:
شعر
أ فاطم قومي يا ابنة الخير فاندبي 4 * * * نجوم سماوات بأرض فلات
قبور بكوفان و اخرى بطيبة * * * و اخرى بفخّ نالها صلواتي 5
سؤال ثكح [528]:
عافت الماء في الشتاء فقلنا * * * برّديه تصاد فيه سخينا 6
جواب:
«عافت» بمهملة و فاء، أي: كرهت، و «برّديه» أصله: بل رديه، ادغمت اللام في الراء لقرب المخرج ثمّ وصلت الغازا، و «ردّي» أمر من الورود،