شوهر از مجتهد حىّ، يا از كسى كه از او شنيده و نزد او عادل است ياد گيرد و به زن تعليم كند، هرگاه زن اعتماد و اعتقاد به خوبى و راستگوئى او داشته باشد، يا آنكه زن را مجبور سازد كه خودش ياد گيرد از مجتهد يا بواسطۀ عادله با حياط مجتهد، و در صورت تعذّر بايد كه تحقيق مسأله و اختلافات را در آن؛ از هر كس كه اعتماد بر او داشته باشد نمايد، و احوط آن اختلافات را بگيرد و عمل به طريق خاطر جمع نمايد. و مع ذلك بايد در سعى باشد كه خود را به مجتهد يا واسطۀ عادله رساند.
سؤال س [60]:
به جهت عدم تحفّظ زنان از نامحرم، و عدم احتراز از نجاسات، و ترك واجبات ديگر كه به موعظه فايده نكند، مىتوان ايشان را چوب زد يا نه؟ و حدّ ضرب ايشان را بفرمايند؟
جواب:
هرگاه شوهر معروف و منكر را بشناسد، به زن امر معروف و نهى از منكر نمايد، به آداب و شروطى كه در كتب فقه مسطور است.
و حدّى از براى ضرب ايشان نيست، لكن بايد به حدّ كشتن و زخم كردن نرسد، و منظورش در آن محض رضاى جناب اقدس الهى و اطاعت خدا باشد، نه تشفّى و فرو نشستن غيظ و خواهش نفسانى، و بايد به دل از او مكدّر شود و به زبان موعظه كند و از عذاب خدا بترساند، و اگر فايده نكند، رو را بر او ترش كند و تهديد كند، و اگر فايده نكند؛ مىتواند كه او را بزند- به تدريج- به حدّى كه فايده ببخشد، به شرايط مقرّره در فقه [1].
سؤال سا [61]:
هرگاه در نماز؛ شخصى بر مصلّى سلام كند و بگذرد و مصلّى از خوف سهو و نسيان در نماز جواب نگويد، معاقب هست يا نه؟
جواب:
مستحقّ عقاب مىشود، بايد كه جواب را فورا در نماز بگويد،