خلاصه معنى آن است كه: حضرت به معاويه نوشت كه: «تو را مغرور ساخته است عزّت دو روزۀ دنيا، پس گرديد منتهاى فايدۀ اين غرور ذلّت تو، پس بترس از بديهاى فعل خود، كه شايد راهى به هدايت يابى».
و معاويه در جواب نوشت كه: رتبۀ من بالا رفت بقدر جوشيدن ديگ من، يعنى به جهت انعام به مردم.
و هرگاه عبارات مذكوره را بدون نقطه و اعراب نويسند شبيه به لغز مىشود.
سؤال ثز [507]:
گويند كه: شيخ محى الدين عربى گفت: إذا دخل السين في الشين ظهر قبر محى الدين، چه معنى دارد؟
جواب:
اگر راست باشد اشاره خواهد بود به آنكه چون سلطان سليم رومى داخل شام شد از قبر او تجسس كرد و پيدا ساخت [1]، و اللّه العالم.
سؤال ثح [508]:
چه مراد است از ابدال كه در أدعيه و اخبار وارد است [2]؟
جواب:
گويند ابدال جمع بدل است بفتح موحّده و دال، يا بضمّ موحّده و فتح دال، يا بكسر اوّلى و سكون ثانيه، و به هر تقدير مراد از آنها جمعى از صلحاءاند كه دنيا از ايشان خالى نخواهد شد. و چون يكى از ايشان بميرد حق تعالى بجاى او ديگرى را قرار دهد و علامت آنها اين است كه از براى آنها فرزندى به هم نرسد.
و كرمانى در «شرح صحيح بخارى»، در باب ما يقول عند الخلاء از كتاب وضوء گفته كه: حماد بن سلمة بن دينار شمرده مىشد از جملۀ ابدال كه هفتاد زن گرفت و فرزند به هم نرسانيد [3].