شخصى بر آزادى ادّعا نمود كه بندۀ [1] اوست، و منكر؛ جمعى شهود بر حريّت خود و كذب مدّعى اقامه نمود و مع ذلك حاكم شرع او را تأديب بليغ نموده، حكم كرد كه قيمت المثل خود را به مدّعى دهد؟
جواب:
اين شخص آزادى است كه به عنوان بندگى خود را به جاهلى فروخته و بعد از آن گريخته و منكر رقيّت گرديده و حكمش را علماء چنين فرمودهاند كه: با او معمول داشتند.
سؤال تسز [467]:
شخصى جاريهاى دارد مختصّ خود، حلال نيست كه او را جماع كند مگر بعد از جماع ديگرى؟
جواب:
در صورتى مىشود كه قبل از ملكيّت او را به عقد گرفته و دو مرتبه طلاق گفته كه محتاج به محلّل مىشود، هرچند كه بعد از آن مملوكه او شده باشد.
سؤال تسح [468]:
شخصى است مسلمان بالغ، عاقل، مالدار، در وقت فطره، فطرۀ او نه بر خودش واجب است و نه بر ديگرى؟
جواب:
اين بنده مملوكى است كه دو مالك دارد.
سؤال تسط [469]:
مردى است كامل، آزاد كه در يك روز بر او يك حدّ تمام و نيم حدّ و بعض حدّ و ربع حدّ و ثمن حدّ ثابت شد؟
جواب:
اين شخصى است كه در روز ماه مبارك رمضان زنا كرده، و بعد از ساعتى زنى را عقد نموده و جبرا با او جماع كرده، و بعد از آن حيوانى را جماع نموده، و بعد از آن زوجهاش حائض شده او را نيز جماع نموده، زيرا كه از براى زنا حدّ تمام كه صد تازيانه است، و از براى احترام ماه رمضان بعضى حد به عنوان تعزير، و از براى اكراه زوجه بر جماع در ماه رمضان نصف حدّ، و از براى