اگر ديگ بر سر راه شارع بوده بايد ديگ را بشكنند و گوسفند را خلاص كنند، و اگر در خانه و ملك باقلائى بوده بايد گوسفند را بكشند، چنانكه در حديث وارد است [1].
سؤال تنح [458]:
هرگاه شخصى وصيّت كند كه مالش را در چند مصرف معيّن برسانند و وصىّ بعضى از آن مصارف را فراموش كند چه كند؟
جواب:
آن را خير كند و به مصرف برّ برساند، چنانكه در خبر است [2].
سؤال تنط [459]:
شخصى قدرى مال به كسى دهد و به او وصيّت كند كه نصفش را به زيد، و ثلثش را به عمرو، و ربعش را به خالد دهد؟
جواب:
تمام حصّۀ زيد و عمرو را دهد و باقيمانده را به خالد دهد و عول ننمايد.
سؤال تس [460]:
شخصى دو اشرفى به زيد دهد كه از براى او چيزى بخرد و همچنين عمرو يك اشرفى از براى خريد به او دهد و هر دو او را اذن دهند كه اشرفىها را در هم مخلوط سازد و تميزى ميان آنها ظاهر نباشد بعد از خلط يكى از آنها گم شود چه كنند؟
جواب:
يك اشرفى و نيم به صاحب دو دهند، و نيم اشرفى به صاحب يك، چنانكه در حديث است [3].
سؤال تسا [461]:
شخصى وصيّت كرد به سهمى از مال خود و ديگرى به جزئى و ديگرى به مال كثيرى و ديگرى به عتق هر بندۀ قديمى، چه بايد كرد؟
[1] چنين روايتى پيدا نكرديم ولى در «وسائل الشيعة: 29/ 256 و 257 باب 19» رواياتى شبيه آن وجود دارد.
[2] كافى: 7/ 58 حديث 7، من لا يحضره الفقيه: 4/ 162 حديث 565، تهذيب الاحكام: 9/ 214 حديث 844، وسائل الشيعة: 19/ 393 حديث 24830.
[3] من لا يحضره الفقيه: 3/ 23 حديث 63، تهذيب الاحكام: 7/ 181 حديث 797، وسائل الشيعة: