و قاطع الطريق باشد، و اگر خونش به سبب شرعى مانند قصاص يا محارب بودن حلال شود عرض و مالش حلال نمىگردد، و كسى كه فاسق باشد با او به فسق سلوك نمىتواند كرد، مثلا: هرگاه كسى با ديگرى [1] زنا يا لواطه كند مفعول با فاعل به آن نحو مكافات نمىتواند كرد و احدى از علماى شيعه مال سنّى را حلال ندانستهاند هرچند كه ناصبى و واجب القتل باشد. بعلاوۀ خلود در نار به دليل اجماع و اخبار بسيار كه در بيان معنى اسلام و ايمان وارد شده.
از آن جمله ثقة الإسلام در «كافى» در باب ايمان و كفر حديثى چند نقل نموده مثل: موثقۀ سماعه [2] و حسنۀ فضيل بن يسار و حسنۀ حمران و روايت سفيان بن سمط، در آنها بيان فرق ميان اسلام و ايمان شده و از خواصّ اسلام شمرده گشته حقن دماء و بردن ارث و جواز نكاح، و تصريح فرمودهاند به اينكه:
اسلام همان شهادتين است و همان است كه همۀ فرق بر آنند، و مراد به ايمان تشيّع و اعتقاد به دوازده امام (عليهم السلام) است و آنكه: از ساير فرق هرگاه كسى بميرد و شيعه نباشد؛ مسلمان و گمراه مرده است.
ففي حسنة الفضيل عن الصادق (عليه السلام): « [إن] الإيمان يشارك الإسلام و لا يشاركه الإسلام، إنّ الإيمان ما وقّر في القلوب و الاسلام ما عليه المناكح و المواريث و حقن الدماء» [3]، الحديث.
و في حسنة حمران: «الإسلام ما ظهر من قول أو فعل و هو الذي عليه جماعة الناس من الفرق كلّها» [4]، الخبر.
و في رواية سفيان: «الإيمان معرفة هذا الأمر مع هذا، فإن مات [5] و لم