responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 402

حلّى (رحمه اللّه) در «منهاج الكرامة» روايت نمودهاند كه: روزى حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ايستاده كه ناگاه ابو سفيان بر خرى سوار بود و يزيد آن را مىكشيد و معاويه آن را مىراند چون حضرت نظرش بر او افتاد فرمود كه: «لعن اللّه الراكب و القائد و السائق» [1]، يعنى: لعن كند خدا آن هر سه را.

قاصر گويد كه: مراد به يزيد در اين حديث يزيد بن ابى سفيان است كه بزرگتر از معاويه بود و پيش از او از جانب عمر در شام حكومت نمود [2] و بعد از مردنش يزيد بن معاويه متولّد شد و به نام او مسمّى گرديد.

سؤال تيد [414]:

قاضى تحكيم كه نه مقلّد باشد و نه مجتهد باشد مىتواند كه امام نماز جماعت گردد؟

جواب:

مطلق قاضى اعمّ از قاضى مطلق و قاضى تحكيم عبارت است از بالغ، عاقل، مجتهد جامع الشرائط، شيعى مذهب، حلالزاده، و هر كس كه بر اين صفات نبوده متوجّه فتوا و حكم و قضا گردد فاسق باشد به إجماع كلّ علماء از مجتهدين و اخبارى، و مع هذا اگر با امكان اخذ از مجتهد كوتاهى كند [و] تقليد، با عدم امكان احتياط در مسائل [3] متعلقه به خود ننمايد نماز فرادى نتواند كرد، چه جاى جماعت.

و فرقى نيست ميان قاضى مطلق و قاضى تحكيم مگر در وقت ظهور امام (عليه السلام) كه هر مجتهدى را كه بخصوصه از براى قضا منصوب سازد او قاضى مطلق خواهد بود و هر مجتهدى كه در آن زمان بدون نصب امام به تحكيم طرفين و رضاى خصمين ميان آنها حكم كند قاضى تحكيم باشد، و تا حكم نكرده هر يك از خصمين مىتواند كه او را عزل كند و راضى به قضاى او نشود به خلاف


[1] ربيع الأبرار: 4/ 400، تذكرة الخواص: 201، وقعة صفين: 220، الغدير: 10/ 139.

[2] الاصابة: 3/ 656، الاستيعاب: 3/ 649.

[3] ه: مسائل عبادات.

نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست