افلاك نموده، و تدريس آن را مختصّ پيغمبران نامدار و انبياى رفيع مقدار فرموده، به وسيلۀ آنها جمعى از ورقشماران كتاب نادانى را به مرتبۀ فضل و فقاهت؛ و درجۀ علم و كرامت رسانيده، ايشان را موجب نجات بسيارى از گمگشتگان بوادى ضلالت، و راهنوردان فيافى [1] جهالت گردانيده.
اگر چه ذات با كمالش از عبادت عبّاد و پرستش كم و زياد مستغنى است، لكن امر به معروف فرموده است كه غريقان بحر سرگشتگى؛ از تشبّث به عروة الوثقاى نيكوكارى از گرداب هلاكت نجات يابند، و با آنكه حضرت جلالش محتاج به عبوديت بندگان و متابعت ايشان نيست؛ امّا نهى از منكر فرموده تا درماندگان بيابان بخت برگشتگى از تمسّك به حبل المتين فرمانبردارى؛ از آن گمراهى خلاصى جسته، به راهنمائى قائد عنايت به سوى منزلگاه قرب شتابند.
كريمى كه: به محض لطف و كرم به جهت سياهروزان نامه سياه، و ظلمتگزينان شبهاى تار گناه؛ چراغ ايمان را به نور هدايت برافروخته است، تا گروه گمكردهراهان به روشنائى آن از راهنوردى ظلمات جهل؛ عنان برتابند.
رحيمى كه: به مقتضاى عاطفت و عنايت كتاب مستطاب و صحيفۀ رحمت انتساب يعنى: قرآن مجيد و فرقان حميد را به مصداق هٰذٰا كِتٰابُنٰا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ[2] به تابعين مذهب و دين شريف احمدى، و متمسكين آئين و طريق حنيف محمّدى (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) مرحمت فرموده است كه غوّاصان بحار جستجوى؛ از لآلى متلألئ [3] آيات بيّنات و درر غرر احكام محكمات آن؛ سرمايۀ سعادت ابدى به پيرايۀ فيوضات سرمدى دريابند.
[1] فيافى: بيابانهاى فراخ بىآب، مكانهاى مستوى و هموار (فرهنگ معين: 2/ 2589).