شايد در آن عالم نيز چنين بودهاند، يا اختلاف حال در اين عالم به سبب عروض عوايق جسمانيه و علايق شهوانيّه باشد و حديث: «الأرواح جنود مجنّده فما تعارف منها ايتلف، و ما تناكر منها اختلف» [1] شايد بنا بر اين باشد كه با قطع از علايق و عوايق مايل به مقتضاى آن عالم مىشوند، چنانكه نظيرش در اقرار همه است به توحيد و ربوبيّت در روز الست و همچنين در آيۀ شريفه: الْخَبِيثٰاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثٰاتِ[2] مىتوان گفت.
سؤال شفا [381]:
نزول قرآن در عرض چند سال [طول] كشيد؟ و اگر به قاعدۀ عمر حضرت پيغمبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بوده، پس اگر زياده عمر مىنمود مىبايست كه آيات ديگر نازل شود و اگر نازل مىشد قرآن ناتمام مىبود؟
جواب:
نزول قرآن در عرض مدت بيست و سه سال كه ايّام بعثت بود وقوع يافت و مجموع عمر شريف آن حضرت شصت و سه سال بود [3] بنابر أشهر أظهر.
اگر را با مگر تزويج كردند * * * تولّد شد [4] از ايشان
«كاشكى» نام
سؤال شفب [382]:
در مراجعت از سفر چون به حد ترخّص رسند، در نماز و روزه چه كنند هرگاه چند روز در آنجا توقّف نمايند؟
جواب:
تمام مىكنند بنا بر أشهر أظهر، و احوط آن است كه: مادامىكه در آنجا بمانند بدون قصد اقامت، جمع بين القصر و الإتمام نمايند و روزه گيرند و بعد از آن قضا نمايند.