مال او نباشد بلكه بر ملكيّت زيد باقى باشد، و به مجرّد حواله برائت ذمّه حاصل نمىشود هرچند كه فقير قبول كند، بلكه بعد از آنكه به نيّت خمس يا زكات- مثلا- به قبض فقير، يا وكيلش برسد برائت [1] حاصل مىگردد.
شهرت مثبت سيادت مىشود [2] هرگاه قادح معتبرى در برابر نباشد، و شهادت همسايه هرگاه عادل باشد اعتبار دارد.
سؤال شما [341]:
ضعيفهاى فوت شده از سر شوهر و برادر و همشيره كه ديگر غير اينها وارثى ندارد، آيا مال او- از مهريه و نقد و جنس و زمين- ميان ايشان به چه نحو تقسيم مىشود؟
جواب:
نصف مجموع تركه به شوهرش مىرسد و نصف ديگر به برادر و خواهرش مىرسد، پس اگر آنها از پدر و مادر ميّت باشند نصفه را بالمثالثه تقسيم مىكنند، و مجموع تركه را شش حصّه مىكنند، سه به شوهر و دو به برادر و يك به خواهر مىدهند، و همچنين هرگاه از پدر به تنهائى باشند، و اگر از مادر به تنهائى باشند نصفه را بالسويه قسمت مىكنند، و اگر يكى از مادر به تنهائى و ديگرى از پدر مادرى باشند، يك حصه به مادرى مىرسد هرچند كه برادر باشد، و دو حصه به آن ديگرى هرچند كه خواهر باشد، و اگر يكى پدر مادرى و ديگرى پدرى به تنهائى باشد تمام نصفه به پدر مادرى مىرسد و به پدرى تنهائى چيزى نمىرسد.
سؤال شمب [342]:
شخصى گوسفند و اسب و ملك و غيره خريدارى نمايد به وجهى كه خمس و زكات آن را نداده باشد، چه حكم دارد؟
جواب:
هرگاه آن وجه وجهى باشد كه خمس و زكات به آن تعلق گرفته باشد در باب خمس بايد اكثر الامرين را از خمس وجه يا خمس اشياء مذكوره