هرگاه زيد هند را قذف كند كه او از اولاد پدر شرعى خودش- كه خالد باشد- نيست و از زنا به هم رسيده، لهذا ارث پدر به او نمىرسد، آيا به مجرّد همين؛ هند از ارث محروم مىشود شرعا؟
جواب:
هرگاه هند مذكوره معروفه و مشهوره به فرزندى خالد مزبور باشد، يا آنكه در اوقاتى كه به هم رسيده، مادرش حليلۀ خالد بوده و انعقاد نطفۀ او در آن وقت از خالد ممكن بوده فرزند خالد است شرعا و از او ارث مىبرد، چون كسى قدح در نسبش [1] كند و به ثبوت شرعى نرساند ضررى به او ندارد، بلكه قادح فاسق و مستحق حدّ قذف مىگردد، و اللّه العالم.
سؤال ركا [221]:
زيد، هند را تزويج نموده از او چند اولاد به هم رسانيده و الحال چونكه فقر به او رو نموده هند مزبوره به او مىگويد كه: من بر تو حرامم، به تقريب اينكه مرا در عدّۀ شوهر سابق به تو عقد كردهاند، و حال آنكه جمعى از مؤمنين او را عقد كردند و طلاقنامچه نزد آنها بوده چه صورت دارد؟
جواب:
ادّعاى هند ضرر به شوهرش ندارد مگر آنكه به ثبوت شرعى رسد، يا زيد به آن اعتراف نمايد، و در اين مسأله فرقى نيست ميان فقير و غنى، و به سبب آن حرف بر زيد واجب نمىشود كه تفحّص و تجسّس از حال هند نمايد يا دربارۀ او احتياطى به عمل آورد، مگر آنكه بعد از عقد و قبل از دخول چنين ادّعائى كند كه در اين صورت بهتر بلكه احوط آن است كه تفحّص از حال او كند، هرگاه پيشتر او را نشناخته باشد نظر به صحيحۀ أبي بصير [2].
و امّا هند؛ پس او مكلّف است به آنچه علم دارد ميان خود و خدا، پس اگر زيد را بر خود حرام داند مهما امكن سعى نمايد كه زيد را راضى كند كه او را