responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 186

جواب:

هرگاه بعد از چهار سال از تجسّس شوهر در سمتى كه مفقود شده؛ و از خبر كشته شدن او كه به زن رسيده، و از قرائن احوال ديگر؛ زن خاطر جمع بر نبودن و كشته شدن او شده، مىتواند كه شوهر كند به كسى كه اطلاع بر كيفيّت حال و سر رشتۀ كار او نداشته باشد، و چنين كسى مىتواند كه او را عقد كند، خواه از براى خود و خواه از براى ديگرى، و بر عاقد و بر آن كسى كه او را مىگيرد لازم نيست كه كاوش و تجسّس [1] حال او نمايند، بلكه بر همين گفتن زن كه: مانعى و شوهرى ندارم؛ اكتفا مىتواند كرد، لكن احتياط آن است كه:

هرگاه نفقه از شوهر مفقود از براى او مانده، يا كسى از خويشان شوهر متوجّه نفقۀ او گردد؛ صبر كند تا حال آن شخص بهتر معلوم گردد، و اگر نفقه از براى او نمانده و كسى متوجّه نفقۀ او نباشد [2]، آن زن عقد خود را فسخ نمايد، يعنى:

اظهار كند كه عقد آن شوهر را بر هم زده و از زنى او بيرون رفته، پس اگر آن مفقود خويشى داشته باشد، بهتر آن است كه او و حاكم شرع آن ولايت- هر دو- كسى را وكيل كنند، كه آن زن را طلاق دهد كه در وقتى كه در عادت زنان نباشد. بعد از طلاق؛ چهار ماه و ده روز عدّه بگيرد و بعد از آن شوهر كند به هر كسى كه خواهد از كسانى كه بر او حلال باشند، هرچند كه از كيفيت حال او مطلع باشند، و اللّه العالم.

سؤال ريا [211]:

ضعيفهاى چند سال قبل از اين؛ به محكمۀ شيخ الاسلام رفته كه او را عقد كنند و از او تفتيش كردهاند كه شوهر داشتى يا نه؟ گفت: متعۀ كسى بودم سهماهه، و مدّت عدّه تمام شده، گفتند كه: چون اقرار به شوهر كردهاى شايد عقدت دائمى بوده، بايد از آن شخص كاغذى بياورى تا تو را عقد كنيم، ضعيفه هرچند قسم خورده كه شوهر دائمى نداشتم، و همين متعه بودم


[1] الف، ج، د: تجسّس از.

[2] ج: نشود.

نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست