ثابت گردد ديت بر همان طفل است و بر عاقله نيست مگر قسم نفى العلم به خطا بودن جنايت مذكوره، و اللّه العالم.
سؤال قصب [192]:
شخصى زوجۀ خود را به قتل رسانيده و جمعى از مؤمنين از لفظ قاتل و مقتول [1] شنيدهاند كه آن قتل خطا بوده آيا ديت او به جميع ورثه مىرسد يا نه؟ و ديت بر كيست؟
جواب:
هرگاه مقتوله با ساير ورثه معترف به خطا باشند، ديت بر جميع ورثۀ او حتى بر شوهر منقسم مىشود على الأظهر، و همچنين ديت مرد بر جميع ورثه او حتى بر زوجه منقسم مىشود، و در هر دو صورت متقرب به امّ؛ محروم است على الأقرب، و اگر خطاء مزبور به بيّنۀ شرعيّه يا تواتر ثابت شود، يا عاقله بر آن [2] اعتراف نمايد، ديت بر عاقله است، و الّا بر قاتل است و بر عاقله همين تسلّط يك قسم است كه آن قتل به عنوان خطا محض نبوده است، يا علم به كيفيت آن ندارد، و اقرار قاتل و مقتول دربارۀ عاقله مسموع نيست، و اللّه العالم.
سؤال قصج [193]:
شخصى دعواى ديت آدمى را با منضّمات ديگر؛ به شخصى داشته و بدون اطّلاع مدّعى عليه بر كميّت وجه مدّعى به؛ آن را صلح نمودهاند به مبلغى كه زياده بر مدّعى به است، و وجه مصالحه بعضى؛ حواله شده است كه كسى بگيرد، و بعضى ديگر گرفته شده، آيا اين صلح صحيح است يا نه؟ و اجناسى كه از براى ديت مقرّر شده كدام است، و چه قدر است؟
جواب:
هرگاه در حين اجراء صيغۀ مصالحه، استعلام مقدار مدّعى به غير ممكن بوده- يعنى: متعذّر يا متعسّر بوده- صلح مزبور صحيح و لازم است؛ هرچند كه بعد از آن معلوم شود كه به زياده بر آن؛ صلح شده و اگر ممكن
[1] مقصود از اعتراف مقتول اين است كه: قبل از اينكه مقتول كاملا جان بسپارد؛ اعتراف به خطاء بودن ضرب و جرح نمايد.