- به طريقى كه داشتيم- مرا طلاق داد، و حال آن زن شيعه مىشود و به عقد انقطاع راضى است، آيا نظر به اقرار او و شيعه شدن؛ او را متعه مىتوان كرد يا نه؟
جواب:
ادعاى زن در خلوّ از زوج و طلاق و انقضاء عدّه- شرعا- مسموع است بدون احتياج به شهود و قسم؛ هرگاه معارضى نداشته باشد و كذبش معلوم نباشد، و بهتر آن است كه بعد از انقضاء مدّت عدّۀ طلاق از روى تشيّع او را تزويج نمايند، به شرطى كه زوجش در آن مدّت نيايد و ادّعاى تشيّع و عدم طلاق ننمايد.
سؤال قصا [191]:
آيا لوث به شهادت اطفال و فسّاق به هم مىرسد يا نه؟
و بر تقدير ثبوت و تحقّق قسامه بر جنايت خطا، ديت بر كيست؟ و هرگاه مدّعى عليه طفل باشد حكمش چيست؟
جواب:
ثبوت لوث به مجرد شهادت فسّاق و اطفال؛ محل خلاف و اشكال است، مگر آنكه به حد تواتر يا شياع مفيد ظنّ قوى رسد، و مراد به ظنّ قوى آن است كه اقوى از شهادت عدلين باشد، زيرا كه از قول يك طفل يا يك فاسق يا يك زن مطلق ظنّ و خروج از شك نيز متحقّق مىشود و حال آنكه معتبر نيست اجماعا، و بنابر قول به ثبوت بايد كه آنها كمتر از سه نفر نباشند و اطفال مميز باشند، يعنى: گفتگو را بفهمند و مقصود از كلام را بيابند و جواب را مطابق سؤال دهند.
و بر تقدير ثبوت جنايت خطا به قسامه، ديت بر جانى است، و بر عاقله چيزى نيست [1]، بلى اگر جنايت خطا؛ به بيّنۀ شرعيه ثابت شود يا از براى دفع
[1] ج: نيست بنابر مشهور منصور چنانكه آخوند مرحوم ملّا محمّد باقر مجلسى ((قدّس سرّه)) در رسالۀ ديات [حدود و قصاص و ديات، علامه مجلسى: 159] فرموده، و قول علامه (رحمه اللّه) در قواعد [قواعد