تقريب خراب كند، صورت حكم را قلمى فرمايند كه حجّت شود و السلام؟
جواب:
معاملۀ مذكور مغارسه است و مشهور ميان فقهاء آن است كه مغارسه باطل است، و بعضى نقل اجماع شيعه بر آن نمودهاند [1]، و بر تقدير بطلان چنانكه ظاهر است و جهل معاملين به بطلان آنچه از مغروس موجود باشد مال صاحب غرس است، پس اگر مالكش عامل است- چنانچه ظاهر سؤال است- بايد اجرة المثل زمين را در مدّتى كه حبس نموده يا نمايد به مالك زمين دهد، و مالك ارض مىتواند كه آن را ازاله نمايد بعد از آنكه ارش آن را بدهد، و در مقدار ارش اقوال و اشكالى هست، و شايد اقرب تفاوت ما بين كونه قائما به اجرت و مقلوعا باشد، و على اىّ تقدير بر عامل؛ أرش نقصان زمين و اصلاح گودالها و بيرون آوردن ريشۀ آنها لازم است، و اللّه العالم.
سؤال قعه [175]:
ضعيفهاى هست كه ادعا مىكند كه شصت سال دارد و از قرائن احوال پنجاه سال دارد- به حسب مظنّه- و معارضى در برابر ندارد، آيا قول او مسموع است يا نه؟ و بر تقديرى كه سنّش پنجاه سال باشد آيا به سن يأس رسيده يا حكمش حكم مسترابه است؟ و رأى ملازمان در سن يأس؛ موافق مشهور است كه پنجاه سال است و حديث صحيح دارند يا موافق قول بعضى است كه به شصت قايلند- نظر به حديث ضعيفى- و اقوال را در اين مسأله بيان فرمائيد با ادلّه و آنچه در نظر شريف راجح است؛ كه احتياج به تحقيق آن به هم رسيده؟
جواب:
زن در باب حيض و انقضاء عدّة، و نداشتن عدّة و رسيدن به سن يأس- هرگاه حدّش را بداند [2]- و نداشتن شوهر يا طلاق دادن او يا مردن او؛ هرگاه مدّعى در برابر نداشته باشد، و كذبش مظنون و راجح نباشد، در جميع
[1] جامع المقاصد: 7/ 392، مجمع الفائدة و البرهان: 10/ 144، مفتاح الكرامه: 7/ 386.