ادعاى شبهه نكند؛ بىشبهه كافر و نجس خواهد بود نسبت به كسانى كه اين حرف را از او شنيدهاند و ميان خودش و خدا توبه مىتواند كرد لكن توبه نفع به حال دنياى او نمىرساند كه او را پاك و مسلمان كند نزد كسانى كه آن حرف را از او شنيدهاند، يا جزم به صدور آن از راه علم و عمد از او به هم رسانيدهاند، و بر آنها كه شنيدهاند واجب نيست كه از براى ديگران نقل كنند خصوصا بعد از اظهار توبه و پشيمانى و اگر نقل كنند بر ديگران؛ قبول لازم نيست مگر آنكه دو شاهد عادل باشند، و اللّه العالم.
سؤال قس [160]:
زيد مقتول شده و پسرى و والدهاى و زوجهاى داشته، و بعد از آن؛ پسرش وفات يافته، از سر [1] والده و ديت مقتول از قاتل اخذ شده، بيان فرمائيد كه به چه نحو تقسيم مىشود؟ و ارث پسر به والده مىرسد يا به جدّه؟ و باقى اقربا را در ديت دخل هست يا نه؟ و در آن وقت كه ديت را؛ قاتل مىداد صبيّۀ خود را عقد كرده [2] به برادر مقتول داده و چندين سال است كه در تصرّف او مىباشد، و الحال والدۀ پسر كه وارث است؛ ادعا مىنمايد كه شيربها، يا چيزى كه در وقت دادن زن به پدر دختر يا دختر مىدهند تو بمن بدهى، آيا ادعاى او صورتى دارد يا نه؟
جواب:
ديت مانند ساير تركۀ مقتول بر ورثۀ شرعيه او منقسم مىشود؛ مگر بر متقرب به ام به تنهائى، على المشهور المنصور [3]، و با وجود ولد و والده و زوجه به جدّه و ساير خويشان نمىرسد، و سهم پسر به والده منتقل مىشود، و به سبب دختر دادن قاتل؛ از ديت چيزى كم نمىگردد مگر به رضاى جميع ورثه كه مستحق ديتاند، و بعد از فوت پسر چون سهمش به مادرش مىرسد-