و تركۀ زوجه را از مهر و حصّۀ ميراثى كه از زوج به او رسيده و غير اينها آنچه داشته [2] چهار حصّه نمايند يكى را به مادرش دهند و تتمّه را به دخترش.
و حضانت صغيره با جدّۀ مادرى است- على الأظهر- و هرگاه با رضاى جدّۀ پدرى، يا برعكس به رضاى جدّۀ مادرى شود أحوط خواهد بود، و اللّه العالم.
سؤال قكه [125]:
ضعيفهاى پسرى و دخترى دارد، و ملكى را با پسر خود شريك است، و مادر و پسر- هر دو- ملك مزبور را وقف نمودهاند بر اولاد و بعد از آن؛ پسر فوت شده و دو پسر از او مانده لاغير و آن دو پسر هم فوت شدهاند و مادر ايشان ادّعاى وراثت از ملك وقف اولاد مىكند، آيا شرعا به او مىرسد يا نه؟
جواب:
هرگاه وقف مذكور با شرايط صحّت بوده كه از آن جمله اخراج وقف است از تصرّف مالكانه واقف، و اقباض موقوف عليه و وجود او در حين وقف نسبت به طبقۀ اولى- هرچند كه يك نفر از آن طبقه باشد- پس اگر وقف را منحصر در اولاد نمودهاند و متعرّض صورت انقراض طبقۀ اولى نشدهاند، بعد از انقراض؛ موقوف عليه به ورثۀ واقف برمىگردد و به طريق ميراث منقسم