responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 72


عاص بن وائل سهمى و عبد الله بن ابى امية المخزومى ، و با هر يك از ايشان جمع كثير از اقوام و خويشان ايشان فراوان بودند ، همگى آن طايفه اهل تمرد و طغيان در آن هنگام حاضر شدند .
در آن محل حضرت رسول عز و جل با جمعى از اصحاب كه مستسعدين آن محفل رضوان مآب بودند بتلاوت كتاب مستطاب ايزد وهاب مشغول گشتند و آن حضرت اصحاب را بامر و نهى اعلام ميفرمود ؛ در آن هنگام بعضى از آن مشركين لئام تيره سرانجام با بعضى ديگر از روى حيرت تمام گفتند كه كار محمد در اين ايام بغايت نظام است و خطاب امر و نهيش در نهايت استحكام و انتظام ؛ اگر شغلش باين نسق و مرام باشد در اندك زمانى ما را توطن در اين مقام حرام است بايد كه ما بهيئت اجتماعى بصورت مجموعى نزد او رفته ابتدا بسرزنش و ملامت و تبكيت و فضاحت او نموده پس از آن او را از روى حجت و برهان الزام تمام نمائيم و هر نوع كلام و مقال كه مينمايد كه از ايزد متعال آوردم باطل و از درجه اعتبار ساقط و عاطل گردانيم تا خطب امر و نهيش در نظر اصحاب او بىقدر و اعتبار و منزلتش خوار و بيمقدار گردد .
چون حال او بدين منوال انصرام و استبدال يابد اميد است كه بوسيله تبديل احوال ترك امانى و آمال خود نموده منزجر از افعال و اقوال خود نيز گردد و من بعد پيرامون غى و باطل و تمرد و طغيان بىحاصل خود نگردد ، و ما و خود را از جميع مراتب دعوى بيجا مستخلص سازد و من بعد بمثل آن قول و فعل نپردازد . و اگر منزجر و منفعل و حال و اوضاعش مستبدل عامل ميان ما و ايشان شمشير برندهء خون - فشان است .
چون همگى آن لئام باين سخنان بىبنيان همداستان شدند ؛ ابو جهل دغل گفت كسى از اصحاب ما كدام متولى كلام و مباحثه و الزام محمد عليه الصلاة و السّلام مىشود ؟

نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 72
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست