responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1166

كه رندان را كنم دعوت به طامات‌

عصا اندر كف و سجاده بر دوش‌

كه هستم زاهدى صاحب كرامات‌

خراباتى مرا گفتا كه اى شيخ‌

بياور تا چه دارى از مهمات‌

بدو گفتم كه كارم توبه تست‌

و گر توبه كنى، يا بى‌مكافات‌

مرا گفتا برو اى زاهد خشك‌

كه تر گردى ز دردى خرابات‌

اگر يك قطره دردى بر تو ريزد

ز مسجد با زمانى، و ز مناجات‌

برو مفروش زهد و خودنمايى‌

كه نه زرقت خرند اينجا نه طامات‌

بيا كه قبله ما گوشه خراباتست‌

بيار درد كه عاشق نه مرد طاماتست‌

پياله دو بمن ده كه صبح پرده دريد

پياله دو فروكش كه جاى شهماتست‌

در آن مقام كه جانهاى عاشقان خون شد

چه جاى درد فروشان دير آفاتست‌

طامَّه‌

- (اصطلاح كلامى) طامه بتشديد ميم روز قيامت را گويند.

(از كشاف ص 927)

طاوُس‌

- اين كلمه بنزد عارفان كنايت از شهوت است كه رنگارنگ است و بنظر رنگ‌آميز زيبا نمايد.

(رجوع شود به انسان ص 149)

طاهِر

- (اصطلاح عرفانى) طاهر يعنى پاك و در اصطلاح كسى را گويند كه خدا او را از ادناس و مخالفات محافظت كند.

طاهِرُ الباطِن‌

- (اصطلاح عرفانى) طاهر الباطن كسى را گويند كه خداى متعال او را از وسواس و هواجس شيطانى و تعلق باغيار حفظ كند.

طاهِرُ السِّر

- (اصطلاح عرفانى) طاهر السر كسى كه هيچ آنى از خدا غافل نباشد و دائما اداء حقوق كند و طاهر السر و علانيت، كسى است كه حقوق جانبين صورت و معنى را رعايت كند بواسطه توفيق حق (اصطلاحات خطى ث 854).

طاهِرُ الظّاهر

- (اصطلاح عرفانى) طاهر الظاهر كسى را گويند كه خداى متعال او را از معاصى حفظ كند.

طِبّ روحانى‌

- طب روحانى عبارت از علم بكمالات علوى و آفات و امراض و ادوات آنهاست.

(از اصطلاحات صوفيه خطى ث ص 854) و مراد از طبيب دل حضرت رسول است (از عده ج 4 ص 369).

عطار گويد:

گفتم به طبيب، درد خود را

دردم چو طبيب ديد، در دم‌

بنوشت بخون دل جوابى‌

و آن نيز بصبر كرد مرهم‌

بنشين كه اگر مجال دارى‌

بر خاك درش شبى چو شبنم‌

خواهى كه پيش ميرمت اى بيوفا طبيب‌

بيمار بازپرس كه در انتظارمست‌

طائِفَةُ اللّه‌

- (اصطلاح ذوقى) شيخ اشراق در باره از فصول كتابهاى خود و هم در بسيارى از رسائل فارسى خود كلماتى بكار برده است كه بطور قطع همه رموز و كنايات است و استعارات بهر حال منظور او از طائفة اللّه سالكين الى الله است وى گويد: ان طائفة الله تألهت و تعظمت و تقاطعت و تواصلت و جاوزت غير ان جبلى‌

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست