responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 357

مصدر وجب. اگر چه در لغت براى وجوب معانى متعددى ذكر شده و لكن جامعترين آنها معنى وقوع و ثبوت است بلكه همه معانى مذكوره راجع باين معنى است و از اين قبيل است فاذا وجبت جنوبها و وجبت الشمس و ايجاب مستعمل در باب عقود بهمين معنى راجع ميشود زيرا مراد از آن اين است كه شخصى مال خود را در مقابل عوض، بغير تمليك نمايد، مثلا وقتى بگويند فلان شخص ايجاب بيع نمود معنى آن اين است كه آن را امر واقعى محققى قرار داده و از اين ايقاع تعبير بانشاء ميشود و راجع است بايجاد انشائى جعلى نه ايجاد تكوينى.

پس ايقاع ايجابى در عقود نظير انشاء ايقاعى است در باب ايقاعات و بهر يك از آنها معنى ربطى بين دو نفر حاصل ميشود. فرقى كه بين آنها است اين است كه موجب دو عمل بجا مى‌آورد:

يكى از طرف خود و ديگرى از طرف مقابل، مثلا مال خود را بمشترى تمليك مى‌كند و مال مشترى را تملك مينمايد.

اما در انشاء ايقاعى امر قائم بعمل واحدى است و لذا قبول و عدم قبول طرف، در آن اثرى ندارد، بخلاف ايجاب در عقود، زيرا از آنجائى كه عمل موجب، بخود اختصاص نداشته بلكه بغير نيز تعلق دارد محتاج است بامضاء و موافقت كسى كه عمل متعلق باوست و بدون آن امر معامله تمام نخواهد شد.

پس در حقيقت قبول امضاء و مطاوعه فعل موجب است و آن هم منحل ميشود به تملك و تمليك. و لكن از روى رضاى بفعل موجب، نه مبنى بر فعل خود بالمباشرة.

از بيان مذكور ظاهر ميشود كه در مورد بيع موجب كسى است كه تمليك و تملك ميكند خواه عبارتش مقدم باشد يا مؤخر و قابل كسى است كه رضايت باين امر داده و آن را مى‌پذيرد، خواه عبارتش مقدم باشد يا مؤخر.

بنا بر اين فرق بين موجب و قابل به تقديم و تأخير عبارت نيست بلكه فرق بين آنها جوهرى و معنوى است و شبيه بكسر و انكسارند اگر چه از جهاتى با همديگر فرق دارند و غرض اين معنى است كه قبول بتقديم يا تأخير يا مقارن بودن با ايجاب مختلف نمى‌شود. پس اگر تقديم قبول را بر ايجاب جائز بدانيم چنانكه بعضى جايز دانسته‌اند، مثل اينكه خريدار اول بگويد خريدم يا ابتياع نمودم و فروشنده بعدا بگويد فروختم، اولى قبول است و دومى ايجاب. (كليات حقوقى ص 59)

ايجابِ حَمْلى‌

- (اصطلاح منطقى) مراد قضيه موجبه حمليه است در مقابل ايجاب شرطى رجوع شود به قضيه حمليه و شرطيه.

ايجابِ مُتَّصِل

- (اصطلاح منطقى) مراد قضيه موجبه متصله است مقابل منفصله رجوع شود به قضيه شرطيه متصله.

ايجاد

- (اصطلاح فلسفى) در دستور العلماء ايجاد را مرادف با ابداع قرار داده است.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامى نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست