responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 323

اشياء نزديك‌تر است. اين نوع حكومت يا عام است، مثل تدبير امور دولت و اداره كارهاى آن، هدايت سياست‌ها، و يا خاص است، مثل اينكه انسان در تدبير كار خود باشد و خانواده خود را اداره كند، الخ.

خواه حكومت دولت، هدايت افراد ملت باشد، خواه تدبير امور و مصالح آنها، در هر حال حكومت كردن، يك علم و هنر است و عقل و آگاهى مى‌خواهد.

حكيم‌

فارسى/ فرزانه‌

فرانسه/Sage

انگليسى/Wise Sage

لاتين/Sapiens

حكيم يعنى صاحب حكمت. اين اصطلاح را به فيلسوف، دانشمند و پزشك اطلاق مى‌كنند و نيز آن را در مورد كسى به كار مى‌برند كه [در اثبات ادعاى خود] داراى استدلال محكمى است به نام برهان، و آن كسى است كه مى‌داند كه چه چيز را مى‌توان شناخت و چه بايد كرد.

حكيم از اسماء خداوند است و قرآن را ذكر حكيم مى‌نامند زيرا حاكم بر مردم است و چنان محكم است كه اختلاف و اضطرابى در آن نيست.

حكماى هفتگانه در يونان عبارتند از: تالس، پيتاكوس، بياس، سولون، كليوبول، ميزون و شيلون. (رجوع كنيد به كتاب پروتاگوراس تاليف افلاطون) حكيم كسى است كه جامع علم و اخلاق عالى باشد.

اين جامعيت يا مطلق است، مانند حكيم رواقى يا انسان كامل، و يا نسبى است مانند كسى كه با دورانديشى اقدام به كار مى‌كند، تابع شهوات نيست، به صرف داشتن آرزوهائى، تغيير روش نمى‌دهد، و به جاه و مالى كه به دست آورده مغرور و دلخوش نمى‌شود.

پس حكيم كسى است كه رفتار خود را تابع احكام عقل قرار دهد و يا كسى است كه براى هر چيزى حد و نهايتى قائل است، يا كسى است كه مالك نفس خود است و از هوا و طمع بركنار است، بر آنچه از دست رفته زارى نمى‌كند و مضطرب نمى‌شود و اندوهگين نمى‌گردد، بلكه مسرور به حق است، با صبر و اميدوارى و اطمينان و اعتماد با مشكلات زندگى موجّه مى‌شود.

در اين مورد گفته‌اند: حكيم كسى است كه محكم كار باشد. هر كس تجربه‌ها او را استوار كرده باشند، حكيم است.

حل‌

فارسى/ گشودن‌

فرانسه/Dissolution

انگليسى/Dissolution

حل در مقابل عقد است. گشودن گره يعنى باز كردن آن.

اصطلاحا حل به معنى تجزيه و تفكيك چيزى است كه اجزاء آن به حال اجتماع باشد، براى شناختن عناصر مفرد آن. در نظر اسپنسر حل ضد تطور و دگرگونى است. زيرا تطور انتقال از تجانس به لا تجانس و از تشابه به تباين است، در حالى كه حل بازگشت از تباين به تشابه است، يعنى اينكه عناصر متباين، شبيه يكديگر شوند (رجوع كنيد به تحليل، تطور، تكور، تمثيل)

حلم و رؤيا

فارسى/ خواب ديدن‌

فرانسه/Reve

انگليسى/Dream

لاتين/Somuium

حلم و رؤيا هر دو به معنى خواب ديدن است اما حلم را به معنى خواب ديدن اشياء زشت و بد، و رؤيا را به معنى خواب ديدن اشياء خوب و زيبا، به كار برده‌اند. در خبر آمده است كه: رؤيا از خدا و حلم از شيطان است و در مورد آن، اضغاث احلام گفته‌اند.

حلم در اصل به معنى مجموع صورى است كه شخص در خواب مى‌بيند. دولا كورا گويد:

اولين نتيجه خواب، كاهش پيوندهاى حسى و حركتى شخص خواب با اشياء پيرامون اوست. اين امر به سوى سستى نيروى عضلانى و فقدان قدرت انجام كار و افزايش حالت بى‌حسى و كاهش تعادل عقلى پيش مى‌رود و ويژگى‌هايى كه بر حالت خواب صدق مى‌كند بر احلام نيز صدق مى‌كند. بعضى از احلام هنگام شدت گرفتن خواب بر انسان روى مى‌آورند و به احلام خواب‌آور (Hypnagogique(

معروف‌اند و بعضى ديگر در حين خواب سبك يا خواب سنگين روى مى‌آورند. (رجوع كنيد به نوم) لفظ احلام را

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 323
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست