responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 304

به اين جهت، دكارت، اين حدس را نور طبيعى يا غريزه عقلى ناميده است. در نظر لايب نيتس، معنى حدس مبتنى بر اين اصل دكارتى است. زيرا وى گفته است:

حقايق اولى كه توسط حدس مى‌شناسيم، بر دو نوع است: حقايق عقلى و حقايق واقعى.

2- حدس عبارت است از آگاهى مستقيم از معنائى كه در ذهن حاضر است، از اين جهت كه داراى حقيقتى است جزئى و مفرد. اين معنى حدس كه در عقل محض كانت و در نوشته‌هاى هاميلتون و ديوئى آمده است، ايجاب مى‌كند كه حقيقت جزئى مفرد، يا آرمانى و متعالى باشد، مانند حدس عقليى كه بين تصور شى‌ء و وجود آن اتحاد برقرار مى‌كند، يا ناشى از صورت پيش‌بينى حساسيت باشد، مثل ادراك زمان و مكان، و يا ناشى از حساسيت پسينى باشد، مثل حدس تجربى.

3- حدس عبارت است از معرفت حاصل در ذهن، بطورى كه ناگهان و بدون تأمل و استدلال عقلى به دست آمده باشد.

حدس به اين معنى كه مورد قبول شوپنهاور است، فقط بر تمثل اشياء در ذهن صدق نمى‌كند بلكه بر تمثل روابط اشياء نيز صدق مى‌كند، مثل تمثل خواص اعداد و اشكال هندسى، از اين جهت كه مستقيما ادراك مى‌شوند.

در نظر شوپنهاور، كامل‌ترين صورت حدس، حدس زيبائى است كه ضمن آن، انسان در يك لحظه معين، خود را فراموش مى‌كند و جز چيزى را كه در انديشه آن فرو رفته است، درك نمى‌كند.

4- در نظر هنرى برگسن، نوع خاصى از شناخت، شبيه شناخت غريزى، ما را به باطن شى‌ء مى‌برد و از طبيعت منحصر به فردى كه در آن است و الفاظ از بيان آن عاجز است، مى‌آگاهاند، برخلاف شناخت استدلالى يا تحليلى، كه فقط ظاهر شى‌ء را به ما مى‌شناساند. برگسن گويد:

حدس عبارت است از همدلى عقلى با چيزى كه ما را به باطن شى‌ء هدايت مى‌كند و ما را با صفات منحصر به فردى كه در آن است و الفاظ از بيان آنها عاجز است، آشنا مى‌كند.

5- حدس عبارت است از حكم سريع مؤكد يا آگاهى غريزى به وقايع مفارق.

هنرى پوانكاره گويد: اين حدس يا اين آگاهى به نظام رياضى روابط پنهانى را براى ما آشكار مى‌كند.

6- اصالت حدس، قول كسانى است كه مى‌گويند در تشكيل شناسائى، حدس در مقام اول قرار دارد. اين اصالت حدس در تاريخ فلسفه به دو معنى به كار رفته است.

اول اطلاق آن به مذهب كسانى كه مى‌گويند شناسائى مستند به حدس عقلى است. دوم نظر كسانى كه مى‌گويند ادراك وجود حقايق مادى، يك ادراك حدسى مستقيم است نه ادراك نظرى. (هاميلتون) 7- ما حدس را به معنى آگاهى مستقيم نفس نسبت به تصورى كه حس ظاهر براى آن كسب مى‌كند، به كار مى‌بريم، يا تصورى كه حس باطن به نفس مى‌دهد، يا به معنى كشف بعضى حقايق توسط خود نفس، به نحو آنى و مستقيم، نه از طرق قياس و استقراء و استنتاج، بلكه به طريق اشراق و شهود. پس حدس چهار نوع است:

حدس تجربى، حدس عقلى، حدس كشفى و حدس فلسفى يا صوفيانه، يعنى حدس اشراقيان كه معتقداند از مشاهده صور و امثال به درك حقايق مطلق مى‌رسند.

حديث‌

فارسى/ تازه‌

فرانسه/Moderne

انگليسى/Modern

لاتين/Modernus

حديث در لغت نقيض قديم و مترادف جديد است و به صفاتى اطلاق مى‌شود كه متضمن معنى مدح و ذم است.

اگر متضمن معنى مدح باشد، صفت كسى است كه داراى ذهنى باز، آشنا به حقايق علمى و قادر به ادراك روش‌ها، آراء و مذاهبى كه روح زمانه ايجاب مى‌كند، باشد. اما اگر متضمن معنى ذم باشد، صفت كسى است كه بى‌اطلاع، زود باور و متمايل به اهداف كم ارزش بى‌ميل نسبت به جواهر گرانقدر، روى گردان از آنچه قديمى است به صرف قديم بودن نه به موجب عيب و نقصى كه در آن است، باشد.

پس نه چنين است كه هر چه تازه باشد مطلقا خوب و هر چه كهنه باشد مطلقا بد است.

بهترين وسيله براى داشتن محاسن تازه و كهنه اين است كه هواداران تازگى، متصف به اصالت، ريشه‌دارى، نيرو، و ابتكار باشند، و هواداران كهنگى، خود را از روش‌هاى پوسيده و خشك دور نگه دارند.

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست