نام کتاب : رگشناسى نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 4
خانه و ديار و مهاجرت به بلاد اقامتگاه شيخ الرّئيس- خداوند روزگار
او را پايدار بداراد- فرا خواند؛ زيرا اخبارى كه از او به من رسيد و سخنانى كه از
او بر من عرضه شد، موجب گرديد كه از ميان كسانى كه مذكور به اين صناعت و منسوب به
اين علماند؛ فقط به او روى آورم. از اخبارى كه از او به من رسيده بود اين كه او
در عنفوان جوانى كه هنوز دو دهه از عمر او نگذشته بود، ماهر در اين علوم شده و
كتابهاى بسيارى تأليف كرده است؛ جز آنكه او به آثارش كم توجّه و به ضبط نسخههاى
آنها بىاعتنا بوده است. ازين روى رغبت من راست آمد كه قصد او كنم و به ملازمتش
بپيوندم و از او خواهش و التماس كنم كه بر تأليف اهتمام ورزد و من به ضبط تأليفات
او همّت گمارم.
سپس من به سوى او شتافتم هنگامى كه در گرگان اقامت داشت و سنّ او
قريب به سى و دو سال بود و در آن هنگام او گرفتار خدمت سلطان و تصرّف در اعمال او
شده بود و اين امر همه اوقات او را اشغال مىكرد و فقط در فرصتهاى كم بود كه در
آن قسمتى از منطق و طبيعيّات را بر من املا كرد و هر گاه از او مىخواستم كه
كتابهاى بزرگ و شروح را تأليف كند، مرا به متون و شروحى كه در ديار خود تأليف كرده
بود، حواله مىداد و شنيده بودم كه آن تأليفات متفرّق و متشتّت گشته و مالكان
نسخههاى آنها بر خواهندگان بسيار بخل مىورزند. امّا او عادت نداشت كه براى خود
نسخهاى نگه دارد. همچنانكه از عادتش نبود كه كتاب را از روى دستور (پيش نويس)
بنويسد و يا از سواد به بياض درآورد، بلكه نسخهاى را مىنوشت و يا املا مىكرد و
آن را به خواهندگان آنها مىبخشيد و با وجود اين خود گرفتار محنتهاى پى در پى شده
و كتابهايش در معرض دستبرد حوادث قرار گرفته بود.
من چند سالى با او ماندم و از گرگان به رى و از رى به همدان نقل مكان
كرديم و او به وزارت ملك شمس الدّوله مشغول گرديد و اين اشتغال او مايه اندوه و
تباهى روزگار ما شد و اميد ما از به دست آوردن تأليفات ناياب او سست گرديد و از او
خواستيم كه آنها را دوباره بنويسد و او در پاسخ گفت: «وقت من به اشتغال به الفاظ و
شرح آنها نمىرسد و نشاطى هم براى آن ندارم. اگر مىخواهيد با آنچه كه براى من
ميسّر است كتابى جامع بر ترتيبى كه مرا پيش آيد، براى شما تأليف مىكنم». ما
نام کتاب : رگشناسى نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 4