responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 585

است ابتدا حسّ و سپس تخيّل داشته باشد. اين مسيرى است كه نفس براى كسب داننش بايد طىّ كند؛ امّا، امكان دارد كه بدون طىّ اين مسير نيز، عقل فعّال بر عقل آدمى افاضه كند و آن به هنگام «خواب» است؛ (- ابن سينا، محسن بيدارفر، المباحثات، انتشارات بيدار، قم، 1371، بند 858).

«وقتى چيزى را در خواب مى‌بينيم، ابتدا آن را تعقّل كرده و سپس تخيّل مى‌كنيم، و سبب اين امر عقل فعّال است كه اين معقول را بر عقول ما افاضه مى‌كند و سپس از عقل بر تخيّل ما افاضه مى‌شود. در حالى كه هرگاه بخواهيم بر چيزى علم پيدا كنيم، مسيرى معكوس طىّ مى‌كنيم: يعنى ابتدا تخيّل و سپس تعقّل مى‌كنيم.»

از فقرات نقل شده از «شفاء» و «المباحثات» روشن مى‌شود كه به عقيده‌ى ابن سينا، عقل فعّال در خارج از انسان قرار دارد؛ و اين در خارج قرار داشتن از جهت شخصيّت عقل فعّال است، وگرنه هرگاه عقل آدمى با عقل فعّال اتصال مى‌يابد نوعيّت و طبيعت عقل فعّال در عقل آدمى پديد مى‌آيد؛ (- المباحثات، بند 493- نيز براى تصريح وى بر جدائى عقل فعّال از عقل ما- طبيعيات دانشنامه‌ى علائى، سيد محمّد مشكوة، تهران، سلسله‌ى انتشارات انجمن آثار ملى 13، 1331، صص: 123 و 124؛ مى‌نويسد: «چون معقولات اندر نفس بقوّتست، و بفعل همى آيد؛ بايد كه: چيزى بود عقلى- كه وى ايشانرا از قوّت بفعل آرد. و شك نيست كه يكى بود از آن عقل‌ها كه اندر علم الهى گفتيم، و خاصه آن‌كه بدين عالم نزديك‌تر است، و او را عقل فعّال خوانند». هم‌چنين- ابن سينا، ماجد فخرى، كتاب النّجاة، بيروت، 1985، ص: 231؛ در اين‌جا «عقل بالفعل» بودن عقل فعّال اثبات شده است: زيرا اگر عقل فعّال نيز عقل بالقوّه باشد، به عامل بالفعل ديگرى نياز خواهد داشت تا آن را به فعليت رساند، و در اين صورت يا اين سلسله به بى‌نهايت ميل مى‌كند يا در جايى توقّف مى‌كند كه عقل بالفعل است؛ صورت اوّل محال است و صورت دوّم ثابت مى‌كند كه همان «عقل بالفعل»- كه حدّ يقف سلسله‌ى مذكور است- عقل فعّال است. هم‌چنين در اين فقره به وجه تسميه‌ى عقل فعّال به اين نام، و نيز وجه تسميه‌ى عقل منفعل به اين نام، اشاره شده است: اين عقل بالفعل چونن مبدأ افاضه‌ى معقولات به نفس آدمى است عقل فعّال ناميده مى‌شود. همان‌طور كه عقل هيولانى، چون از عقل فعّال فيض مى‌پذيرد، عقل منفعل ناميده مى‌شود.)

اين است خلاصه‌ى آراء ابن سينا درباره‌ى عقل لعّال و اهميّت وجود آن در تعقّل انسان. نيز- يادداشت‌هاى شماره‌ى 488 و 725 و متن مربوط به آن‌ها.


(406) - استقرايى كه در اين بند مدّنظر ابن سينا است غير از استقراء ناقص يا استقراء تام متعارف است. منظور اين است كه هرگاه شخص نتواند يك حكم بديهى و اوّلى را تصديق كند، مى‌توان با نشان دادن مصاديق آن حكم به وى، او را در تصديق حكم مزبور يارى داد. البته، اين استقراء حكم نمى‌سازد، بلكه نفس را متنبّه مى‌كند كه حكم بالفعل موجود را دريابد.

(407) - از اين سخن كه «تجربه در اوّليات صرف به كار نمى‌آيد» فهميده مى‌شود كه به عقيده ابن سينا، مجرّبات هرچند جزو اقسام مقدّمات بديهى‌اند، با اين‌حال بديهى اوّلى نيستند، بلكه بديهى ثانوى هستند.

(408) - در جاى خود گفته شد كه تجربه از ديدگاه ارسطو و پيروان او نوعى تحويل استقراء به قياس است،

نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 585
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست