responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 584

- از حالت بالقوه به حالت بالفعل درمى‌آيد.» از آن‌جا كه عقل فعّال، از ديدگاه ابن سينا، هم بر نفس آدميان و هم بر طبيعت افاضه مى‌كند، پس نمى‌تواند در خود انسان قرار داشته باشد. منظور از افاضه‌ى عقل فعّال بر طبيعت، از ديدگاه ابن سينا، افاضه‌ى صور تمام اشياء محسوس به آن‌هاست؛ و منظور از افاضه بر نفس آدميان، همان افاضه‌ى صورت‌هاى معقول است. از سوى ديگر، از آن‌جا كه عقل فعّال، عقل بالقّوه را به عقل بالفعل تبديل مى‌كند، پس آن غير از تمام مراتب عقل انسان (از عقل هيولانى تا عقل بالفعل) است.

عنوان فصلى از «نفس شفاء»، كه ابن سينا در آن به اثبات عقل فعّال و عقل منفعل پرداخته است (- ابن سينا، چورچ قنواتى و سعيد زايد، الشفاء، الطّبيعيات، النفس، مصر، 1975، المقالة الخامسة، الفصل الخامس: «فى العقل الفعّال فى انفسنا و العقل المنفصل عن انفسنا»، صص: 208- 211) در ترجمه‌ى فارسى «ننفس شفا» بسيار گمراه‌كننده است (- ابن سينا، اكبر دانا سرشت، روانشناسى شفا، مؤسسه‌ى انتشارات امير كبير، تهران، چاپ پنجم، 1363، صص: 245- 248) زيرا مترجم فارسى عنوان اين فصل را چنين ترجمه كرده است: «در اثبات عقل فعّالى كه در جان‌هاى ما مى‌باشد و در عقل منفعل آن». اين عنوان موهم اين است كه به عقيده‌ى ابن سينا عقل فعّال در خود انسان است، و حال آنكه ابن سينا، به دلايلى كه گفتيم، چنين اعتقادى ندارد. براى هرچه بيش‌تر روشن‌تر شدن اعتقاد ابن سينا درباره‌ى «عقل فعّال» لازم است فقراتى از فصل مذكور از نفس شفاء در اين‌جا آورده شود؛ مى‌نويسد:

«فصل پنجم/ «درباره‌ى عقل فعال در نفس ما، و عقل منفعل از نفس ما

«نفس انسان ابتدا عاقل بالقوه است، و سپس عاقل بالفعل مى‌شود؛ و هر چيز كه از قوه به سوى فعل خارج شود، صرفا به خاطر سببى بالفعل، كه آن را خارج مى‌كند، خارج مى‌شود. پس در اين‌جا سببى وجود دارد كه نفوس ما را در خصوص معقولات، از قوّه به فعل خارج مى‌كند، از آن‌جا كه اين سبب، سبب اعطاى صورت‌هاى عقلى است پس عقل بالفعل است و مبادى صورت‌هاى عقلى مجرّد در آن موجود است. نسبت اين عقل به نفس ما هم‌چون نسبت خورشيد است به چشمان ما. و همان‌طور كه خورشيد خودبه‌خود قابل رؤيت است و آنچه بالفعل قابل رؤيت نيست توسط نور خورشيد، بالفعل قابل رؤيت مى‌شود، حال آن عقل نيز نسبت به نفس‌هاى ما چنين است. وقتى عقل از جزئيات موجود در خيال آگاه شود و نور عقل فعّال مذكور بر آن اشراق كند، [صورت‌هاى موجود در آن جزئيات‌] از مادّه و لواحق آن مجرّد شده و در نفس ناطقه منطبع مى‌شوند؛ البته نه به اين معنى كه خود اين صورت‌ها از خيال به عقل ما منتقل شوند، و نيز نه به اين معنى كه معناى موجود در لواحق مادّى- كه فى نفسه مجرّد است- چيزى مانند خود به وجود آورد، بلكه به اين معنى كه مطالعه‌ى اين صورت‌ها نفس را آماده مى‌كند تا از سوى عقل عفّال صورتى مجرّد بر آن افاضه شود. زيرا انديشه و تأمل حركتى است كه نفس را بر قبول فيض آماده مى‌كند ...

«پس هرگاه نفس ناطقه بر اين صورت‌هاى خيالى اطلاع يابد، و نور عقل فعّال به نحوى با آن اتّصال يابد، از طريق فروغ نور عقل فعّال استعداد مى‌يابد كه صورت‌هاى مجرّد از شوائب مادى در آن پديد آيد.»

بنابراين، به عقيده‌ى ابن سينا، براى اين‌كه نفس براى دريافت معقولات از عقل فعّال آماده شود، لازم‌

نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 584
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست