نام کتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) نویسنده : عمر بن سهلان ساوى جلد : 1 صفحه : 26
درجات اين استعداد است، و مردم آنچه از علوم اكتساب كنند [1]، و آن به حدّ اوسط بود يا به تعليم
حاصل آيد، يا به حدس. و حدس فعل ذهن بود كه به ذات خويش استنباط كند، حدّ اوسط را،
و آنچه به تعليم حاصل آيد، انتها [2] آن هم به حدس بود، يعنى صاحب حدس
[3]، بدان مرتبه كه ياد كرديم، بوده باشد. و اين حدّ اوسط اكتساب كرده،
و بعد از آن از او تعليم شده باشد. پس محال نيست كه مردم را به نفس خويش حدسى افتد
و در ذهن او قياس منعقد [4] شود، بىتعليم و ناچار در مبادى نشوها كه بعد از قرابات [5] و طوفانات و خرابى عالم خيزد [6]. امّا آن علوم [7] كه مجدّد
[8] و زنده شوند بجنان كسانى شود كه ايشان به حدس خويش استنباط كنند
حدود وسطى را، و اين مراتب دارد به كمّ و كيف.
امّا به كمّ آن بود كه اعداد حدس مستنبط مر اين حدود وسطى را بيش بود.
امّا به كيف، چنان بود كه زمان حدس و استنباط يكى كوتاهتر بود و زودتر به حدّ
اوسط بار خورد و آن يكى بيشتر بود و درنگىتر اين تفاوت مختصر نتواند بود، در
حدّى، بلكه دايما زيادت و نقصان مىپذيرد و او را دو طرف باشد، ناچار، طرف زيادت [9] و طرف نقصان، در نقصان به حدّى رسد،
كه آن كس را حدس نبود، البته و در طرف زيادت به حدّى رسد كه آن كس را در اكثر
مطلوبات. در كلّ مطلوبات، حدسى بود، تا بدان حدّ رسد كه او را حدسى بود در [10] زودترين وقتى و در اين كس مرتسم شود،
صورتى كه در مفارق بود، و يا بيكبار و قريب بدان. و اين قوّت را قوّت حدسى گويند،
و آن بلندترين مرتبتى است آدمى را و انبياء را عليهم السّلام، اين قوّت