نام کتاب : شرح رسالة الطير( ابن سهلان ساوى) نویسنده : عمر بن سهلان ساوى جلد : 1 صفحه : 27
باشد، لا جرم ضنّت نكند بر مستعدان، تا خلايق به متابعت و اقتباس،
علوم از ايشان، كمال يابند و سعادت دو جهانى.
و درين باب سخن دراز است، امّا مقصود از آن مىبايد كه معلوم شود، و
آن، آنست كه [1]، هر علمى كه استنباط كرده باشند آن
را، اوّل مستنبطى باشد كه ابتدأ آن [2] علم، يا آن صناعت، از وى بود، و اين استنباط به طريق حدس بود و بيان
آن برين موجب كه ياد كرديم در پيش [3] آنست كه نفس آن مستنبط در جبلّت خيال افتاده باشد كه ناگاه به حدّ
اوسط [4] برخورد و باز افتد بىتفكر و طلب،
بلكه چنان باشد كه هر چه او را بايد، حدّ اوسط در آن به وى باز مىخورد و هر كجا
كه حدّ اوسط حاصل گشت اقتران قياسى و حصول نتيجه در آن لحظه متابع آن باشد و هر
وقت كه اين علوم و صناعات را انقراض افتد، به سبب حوادث كبار و وقايع عظام كه در
حرث و نسل بنمايد، يا اگر بماند سخت اندك بماند بعد از آن حقّ سبحانه و تعالى يكى
را بدر آرد تا علوم [5]
و صناعات را از وى آغاز و ابتداء باشد. چنانكه در طوفان نوح عليه السلام و غير او
بوده است و روا بود كه به يك كس تنها، اين علوم و صناعات از دست نيايد، هر يكى [6] را چند كس ببايد كمتر يا بيشتر. امّا
بدان طريق كه ياد كرده آمد. و تعلّم از يكديگر، نامتناهى روا نيست، لا بدّ انتهاى
آن يا صاحب حدسى بود، بد آن وجه كه گفتيم
[7]. و صاحب آن [8] حدس، به هر زمانى نبود، بلكه وجود او شاذ بود و نادر. و لابدّ برو
واجب بود به افادت، مشغول بودن تا بعضى از ثمرات حدس او منسوخ و باطل [9] نشود اگر چه آن ديگر بعض، كه مؤدى به
كمال اوست [10]، او را بىافادت [11] غيرى