نام کتاب : الهيات دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 121
بجاى [1]
و [2] هرگاه كه جنبش بود سو و جهت بود، پس
ايشان جهت واجب كنند و جهت چيزى نبود عقلى كه بوى اشارت حسّى نبود، كه اگر چيزى
بود كه بوى اشارت حسّى نبود حركت نبود. پس جهت چيزى بود كه بوى اشارت حسّى بود و
موجود بود. پس نشايد كه جهتى بود بىنهايت تا فروسو را حدّ نبود يا برسو را حدّ
نبود، كه ما پيدا كردهايم كه بعدها را حدّ بود.
و ديگر [3]
هرگاه [4] كه فرو سو چيزى نبود كه بوى رسى بل
الى غير النّهايه [5] بوى رسيدن نبود. پس وى خود موجودى [6] اشارتى نبود تا
[7] از همه جايگاه فروسو بود. پس همه متّفق بوند. پس همه چيزها هر كجا
كه اندر آن جايگه [8] فروسو بود بيكسان، پس يكى فروتر نبود.
و ديگر بار [9] نشايد كه هيچ چيز اندر آن راه برسو
بود، زيرا كه فروسو برسو نبود، و فروتر و برتر آنگاه بود كه يكى بفرودى نزديكتر
بود [10] و يكى از فرودى دورتر [11]. و اگر فرودى
[12] خود چيزى نيست كه فرود محض است نزديكتر
[13] و دورتر نبود و مانندهتر و نامانندهتر نبود، و بجمله چون اشارت
بوى حسّى [14] نيست يكى وى «بر» چگونه بود؟