نام کتاب : الهيات دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 120
فايدهاى هست كه اندر زاگ [1] و مازو [2] نيست [3]، و ليكن [1] هر چند
[2] كه اندر مركّب فعلى بود كه اندر بسيط او
[3] نبود، او [4]
اصل است و مقدّم است بر مركّب، و نخست وجود مر بسيط را آيد و باز مركّب را.
و اندر قسمت عقلى بسيط دو گونه بود: يكى آنكه از وى تركيب آيد چنانكه
او را با يارى گرد آورند بتركيب از ايشان چيزى دگرگونه
[5] آيد. و يكى بسيط آن بود كه از وى تركيب نيايد و وى خود كمال خويش
يافته بود باوّل وجود.
چه چيز واجب كند كه بود تا [8] ايشان بوند و پيدا كردن حال ايشان بحقيقت
[9] اين اجسام كه تركيب پذيرند [10] جنبش پذيرند از جاى
[1] زاج- زاغ: «زاج معرب از زاگ فارسى و از معدنياتست و اقسام
ميباشد، و اقسام او غير شب و از يك معدنند و سفيد و زرد و سرخ ميشود و زرد او
منقلب بسبز ميگردد، و زاج سفيد را قلقديس و زرد را قلقطار و سبز را قلقند نامند.»
(تحفه حكيم مؤمن) و رك: برهان چاپ نگارنده.
[2] «مازو، فارسى عفص است» و «درخت او مثل درخت بلوط است» (تحفه
حكيم مؤمن: مازو، عفص).
[3] از زاج و مازو مركب ميسازند. مجد همگر شيرازى گويد: