«و هرگاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش سياه مىگردد،
در حالى كه خشم و اندوه خود را فرومىخورَد، از بدى آنچه بد و بشارت داده شده، از
قبيله (خود) روى مىپوشاند. آيا او را با خوارى نگاه دارد، يا در خاك پنهانش كند؟
وه چه بد داورى مىكنند.»
به همين سبب زن به سرنوشت مرگ يا محروميّت و تحقير دچار مىشد مانند:
محروميّت از ارث، به خدمتكار و كنيزى گرفتن او، اين ديد جاهليّت قديم نسبت به زن
بود.
امّا در جاهليّت جديد، زن بازيچه، ابزار لهو و لعب، خوشگذرانىها و
كامجوىهاى مردان گرديده است، و گويا اصلًا آن انسان مكرّم و محترمى كه خداوند-
پاك و منزّه- او را در چارچوب عفّت و حرمت قرار داده، راه پيشرفت و كمال را بدو
هديه نموده، نيست؛ چنانكه نسبت به مردان نيز چنين كرده است.
و بنابراين، امروزه او را هيچ شغلى جز اهمّيت دادن به ظاهر و آرايش
كردن خويش نيست، تا براى كامجويى مرد و اشباع هوا و هوس او آماده گردد. و نيز
چونان كالايى گرديده است كه با جلوهگريها مردان را در خيابانها به خويش فرا
مىخواند.