نام کتاب : آزادى و مسؤوليت زن نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 17
زنان در دلشان فرورفته و در آنان احساسى به وجود آورده كه موجب دفاع
از زن و حمايت از خانواده به عنوان يك مجموعه شده است براساس خرافات و اسطورههايى
كه بر جامعه آنان حاكم بوده به حيواناتى درنده خو تبديل مىشدند كه زنان را
مىدريدند و اساس خانواده را براى انگيزههايى بىمقدار- كه مستند بر نادانى و عدم
آگاهى وفرهنگ بود- مىپراكندند.
و شگفت آن كه اين باورهاى خرافى در چارچوبى فلسفى ساخته و پرداخته
مىشدند و از اين بافتههاى فلسفى قديم، قانونهايى واهى وضع شده است كه زن را خوار
و بىمقدار مىدارد، يكى از اين موارد آن است كه زن را جزو تركه و ميراث مىشمارد،
شأن و منزلت او را تا اندازه اموال و دارايى پايين مىآورد كه در خور خريد و فروش
وبه ارث رسيدن است و بعداز مرگ همسر، يكى از فرزندان او را چونان كنيزى به ارث
مىبرد.
و شايد بهترين اين قانونها نيز- به هيچ وجه- زن را به سطح برابرى با
مرد نرساند. اروپائيان نيز در ضمن همين قانونگذارىهاى ستمگرانه، تا روزگاران اخير
همان برخورد رومانىها را با زن داشتهاند. زن شبانه روز كار مىكرد و رنج مىبرد،
و در نهايت حق مالكيّت و آزادى تصرّف در اموال خود را نداشت؛ زيرا زن تا چندين قرن
در نظر آنان اصلًا انسان نبود.
اينچنين است كه در جاهليت قديم و جاهليت جديد، نگاه به زن، نگاهى
يكسان است؛ نگاهى بدبينانه و تحقيرآميز، ولى اين دو دوره در نوع برخورد با زن با
هم فرق دارند. در دوران جاهليّت پيش از ظهور اسلام، جرايمى را مرتكب مىشدند- كه به
گمان خود- از شر زن رهايى يابند، زيرا زن را سرچشمه بديها و منبع شومى مىدانستند،
چنانكه
نام کتاب : آزادى و مسؤوليت زن نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 17