نام کتاب : زندگانى سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 69
خدا را در حالى كه در كنار رود فرات بود، تشنه به قتل رساندند.
گريه او دل دوستداران و اهل بيتش را به درد مىآورد.
روزى يكى از دوستدارانش به آنحضرت عرض كرد: اى پسر رسول خدا فدايت
گردم من مىترسم كه شما از بين برويد! فرمود: من از اندوه و غم خويش به خدا شكايت
مىبرم، درباره خدا چيزى مىدانم، كه شما نمىدانيد. من هرگاه قتلگاه بنىفاطمه را
به ياد مىآورم اشك گلو گيرم مىشود. [1]
ب- گريه، تنها رسالتى نبود كه امام زين العابدين آن را براى ثبت در
تاريخ بر دوش گيرد. بلكه آنحضرت رسالت «ايجاد حركتهاى انقلابى» را برگزيد. از
همان روزهاى آغازين حماسه كربلا، سخنان اهل بيت عليهم السلام و در پيشاپيش آنها
سخنان امام سجّاد و حضرت زينب كبرى در ويران كردن ديوار سكوت و ترديد و ترس در
كوفه و شام و سپس در مدينه منوره، نقش بسيار بزرگى ايفا كرد.
بنابر بعضى از روايات تاريخى هنگامى كه «اشدق»، عامل يزيد از ترس
قيام مردم مدينه، اهل بيت را در شهرهاى اسلامى پراكنده كرد، براى نشان دادن
مظلوميّت امامحسين در هر محفلى، منبر و دستگاه تبليغاتى نيرومندى برپا شد.
يكى از مشهورترين سخنرانيهاى امام سجّاد عليه السلام، سخنرانى عميق و
جالبى است كه در مسجد شام ايراد كرده و حاوى طرح و شيوهاى براى