responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى كريم اهل بيت حضرت حسن بن على(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 73

پادشاه روم آن زهر كشنده را براى معاويه فرستاد و معاويه نيز آن را به وسيله جعده، همسر خيانتكار امام حسن عليه السلام، كه به خاندانى بد كار انتساب داشت، [1] به آن‌حضرت نوشانيد.

چهل يا شصت روز از نوشيدن زهر گذشت وقتى آن‌حضرت تمام بوصاياى خود را به برادرش امام حسين باز گفت و دانست كه مرگش فرا رسيده است، با خداوند به راز و نياز پرداخت و گفت:

«بار خدايا من خود را در بارگاه تو مى‌پندارم. اين گرانترين حالت بر من است كه تا كنون بمانند آن دچار نيامده‌ام. خداوندا مرگم را با من مأنوس گردان و تنهايى‌ام را در آرامگاهم با من انس ده. شربت‌او (معاويه) در من اثر گذاشت به خدا سوگند او به وعده‌اى كه داده بود وفا نكرد و آنچه را كه گفته بود، راست نبود».

آنگاه تا هنگام پيوستن به «رفيق اعلى‌» آياتى از قرآن مجيد را زمزمه كرد.

تشييع پيكر پاك آن‌حضرت‌

مدينه منوره براى تشييع جنازه فرزند دختر گرامى رسول خدا صلى الله عليه و آله، كسى كه از هيچ اقدامى در جهت مصالح آنان فرو گذار نكرد، به پاخاست.

تشييع كنندگان پيكر پاك آن‌حضرت را بر دوش گرفتند و او را به حرم نبوى مى‌بردند تا اورا در آنجا به خاك سپارند يا بنابر وصيّتى كه امام كرده‌


[1] - پدر جعده در قتل اميرمؤمنان و برادرش در قتل امام حسين مشاركت داشتند.

نام کتاب : زندگانى كريم اهل بيت حضرت حسن بن على(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست