[105] قرآن همواره تأكيد دارد كه مردم ايمان بياورند و در ايمان خود
ثبات قدم ورزند و مهمترين كارها اين است كه بذر ايمان در نفوس مردمى كه در دين خدا
شك مىكنند بيفشاند.
/ 467 وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً وَ
لا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ و به دين حنيف روى آور و از
مشركان مباش.» يعنى از دنياى جاهليت جدا شو چه از نظر فكرى و چه از نظر عملى.
[106] آيه سوم پايان آيه دوم را تأكيد مىكند و آن طرد شرك است و
سخن خدا در تعليل آن است
وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا
يَضُرُّكَ به جاى اللَّه، خدايانى را كه نه به تو سود مىرسانند و نه زيان
مخوان.» يعنى از خدايان ناشنوا يا بتان بشرى كه خود ناتوانند و برخى به جاى اللَّه
آنان را مىپرستند چيزى مطلب كه آنان مالك چيزى نيستند. نه سودى توانند رسانيد و
نه زيانى، مگر به اذن و اراده اللَّه.
فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذاً مِنَ الظَّالِمِينَ
اگر چنين كنى از ستمكاران خواهى بود.» تسليم در برابر بتان و شريكان ظلم به نفس
است. بشر اگر چنين كند، هويت خود را از دست مىدهد، هويتى كه گرانبهاترين گوهرهايى
است كه مالك آن است، و نيز ظلم به مردم است كه آنان را به گمراهى فكرى ترغيب
مىكند.
[107] سود رساننده و زيان رساننده كسى جز خدا نخواهد بود اگر كسى را
به رنجى گرفتار سازد جز خود او كسى را ياراى دفع آن رنج از او نيست.
وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ
وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ
عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ و اگر خدا
به تو زيانى برساند، جز او كسى دفع آن نتواند كرد و اگر براى تو خيرى بخواهد هيچ