است و عمل شما از آن شما. شما از كار من بيزاريد و من از كار شما
بيزارم.» هر كس بر حسب هدف خويش كار مىكند و مسئوليت عمل خود را هم بر عهده
مىگيرد آنچه گروههاى مردم را از يكديگر متمايز مىدارد نحوه تفكر و عقيدت
آنهاست، نه چيز ديگر. وقتى مردمى را با مردم ديگر از حيث عقيده و فكر افتراق باشد
وحدت زمين و زبان را فايدهاى نيست. در چنين وضعى حتّى رابطه خويشاوندى هم كارساز
نخواهد بود.
ذات، خاستگاه هدايت
[42] بعضى از مردم پندارند، پيامبر است كه بايد ديدگان آنها را
بگشايد بدون اينكه خودشان هم در اين راه تلاش ورزند. اين يك اشتباه بزرگ است، زيرا
هدايت يا ضلالت هر كس به دست خود اوست. اوست كه نخستين گام را در اين راه بر
مىدارد. چنين كسى همانند كرى است كه از ديگران مىخواهد كه به او سخن بشنوانند در
حالى كه نقص/ 392 در وجود خود اوست. تا زمانى كه گوشهاى او سنگين است هر آوازى كه
براى او نوازند شنيدن نتواند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ
الصُّمَّ وَ لَوْ كانُوا لا يَعْقِلُونَ برخى از
آنها به تو گوش مىدهند. آيا اگر در نيابند تو مىتوانى كران را شنوا سازى.» كران
نمىتوانند مطلبى را دريابند زيرا گوشهايشان فروبسته است پس از گوشهاى خود
بهرهمند نمىشوند، زيرا سخن كس در نيابند. گوش بالاترين و برترين اعضاى بدن است.
به وسيله گوش است كه مردم از انديشه و فكر يكديگر آگاه مىشوند و نسلهاى بعد از
تجارب نسلهاى پيش استفاده مىكنند. از اين رو در آيه پس از ذكر «كرى» عدم تعقل
آمده است.
[43] بعضى هستند كه به اين حقيقت آگاه نيستند و هدايت نخستين
مسئوليتهاى بشر است و هر كه براى رسيدن به آن تلاش نكند هرگز به آن نخواهد رسيد.