وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ
سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ و تا
فتنهانگيزى كنند و براى دشمنان به جاسوسى پردازند در ميان شما رخنه مىكنند و خدا
به ستمكاران آگاه است.» اين واژه از «ايضاع» گرفته شده است. «اوضع الإبل فى سيره»
يعنى شتر در راه رفتن شتاب كرد و «خلال» يعنى در صفوف شما.
/ 190 يعنى مىخواهند كه شما به گروهى از مخالفان داخلى تبديل شويد و
از جنگ، سرد گرديد.
سوم: اينان دشمنان شمايند.
هر ستمگرى سرنوشتش به اين عاقبت مىرسد، و ما نبايد تنها به ظاهر
اشخاص بنگريم بلكه بايد در تاريخ و رفتار گذشته آنها درنگ كنيم و اين كه چگونه در
گذشته عمل مىكردهاند و طبعا در آينده نيز به همان ترتيب عمل خواهند كرد.
رجوع به سوابق
[48] قرآن گذشته سياه منافقان را براى ما بيان مىكند كه آنان در
ايام صلح چگونه سخنان پيامبر را واژگونه مىكردند و چهره رسول اللَّه را بر خلاف
واقع جلوه مىدادند.
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ
الْأُمُورَ پيش از اين هم فتنهگرى مىكردند و كارها را براى تو واژگونه جلوه
مىدادند.» در تفاسير آمده است كه قلب كردن امور به معنى واژگونه جلوه دادن آن است
و نيز گويند تقلب به معنى مكر و حيله است.
منافقان هم امور را واژگونه مىكردند و ميان مسلمانان اختلاف
مىافكندند/ 191 حتّى با اين اعمال خود قصد قتل پيامبر را داشتند ولى بر آن دست
نيافتند.
گويند كه منافقان در حق پيامبر حيلهاى مىانديشيدند و چون در آن
موفق نمىشدند آن را رها مىكردند و از پى حيله ديگر مىرفتند. از اين رو بعضى
گفتهاند