باز مىگردد. اگر به اين معنى آگاه شوند به فداكارى و جانبازى در راه
اهداف عاليه خويش خو مىگيرند.
ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
اين براى شما بهتر است اگر مىدانستيد.»
موضع منافقين
[42] جاهلان مىخواستند كه جهاد يك سفر نزديك باشد با غنايم بسيار.
/ 181 اگر چنين مىبود آنان در زمره نخستين مبارزان مىبودند ولى
جهاد كارى دشوار بود و آنان تن به كارهاى دشوار نمىدادند.
لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً لَاتَّبَعُوكَ وَ
لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ اگر متاعى دست يافتنى بود يا
سفرى نه چندان دراز از پى تو مىآمدند ولى اكنون كه راه دراز شده است پيمودنش را
دشوار مىانگارند.» آنچه آنان در طلبش بودند راهى سهل و نزديك بود در حالى كه راه
هم دراز بود و هم دشوار به گونهاى كه پيمودنش را بيم خطرها بود نه اميد سودها.
منافقان تعلل مىكردند و بهانه مىآوردند كه توانايى سفرهاى دراز را ندارند.
وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ
و به خدا قسم مىخورند كه اگر مىتوانستيم همراه شما مىآمديم.» آرى، مردم كاهل
مىپندارند كه قادر به انجام هيچ كارى نيستند.
يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ اينان تن به
هلاك مىسپارند.» و به سبب اين خطر كردن و تن به جهاد دادن گويى تن به مرگ
مىدهند.
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ
و خدا مىداند كه دروغ مىگويند.» بر هر انسانى واجب است كه بكوشد تا از آن كسان
نباشد كه خداى تعالى به دروغگويىشان آگاه است. و اين كوشش و تلاش بايد با اخلاص
در عمل توأم باشد و به قدر توان به مقدار كوشش و تلاش خويش در راه خدا بيفزايد.