كه چند ماه بدون جنگ و ستيز دست روى دست بگذارند و مثلا ماه حرام
محرم را صبر كنند تا صفر برسد از اين رو ماه صفر را ماه حرام مىشمردند و حرمت
محرم را رعايت نمىكردند.
اين به تأخير افكندن و تصرف در ماههاى حرام زيادت در كفر است.
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه چرا به تأخير انداختن ماهها زيادت در
كفر است.
زيرا تجاوزى كه مردم عصر جاهلى براى آن ماهها را به تأخير مىافكندند
عمل حرامى بود پس اگر يك حكم شرعى يا يك قرارداد اجتماعى را براى اجراء آن تجاوز
تغيير دهند/ 172 مرتكب عمل حرامى شدهاند. ولى مىپرسيم اصولا چرا اهل جاهليت براى
اعمال تجاوزكارانه خود دست به چنين اعمالى مىزدند؟
پاسخ اين است كه آنان مىخواستند از فشار و جدان رهايى يابند و از
ملامت گروهى كه به شرايع الهى ايمان داشتند. هم چنان كه طاغيان هم امروز بر جرائم
خود جامه قانون مىپوشند و كسانى را كه خواستار آزادى و حقوق خود هستند در زير
شعار حفظ امنيت سركوب مىنمايند و گاه نيز به اسم دين دست به اين كار مىزنند.
بدين گونه توجيهى كه مجرمان از اعمال خود مىكنند تا از شفاعت آن بكاهند
بسا خود گناهى ديگر است از اين رو مىفرمايد
يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا موجب گمراهى
كافران است.» كافران جاهلى ماه شخصى را مثلا ماه ذى الحجة را در اين سال از ماههاى
حلال مىشمردند در حالى كه در سال بعد بر حسب نقشههاى جنگىشان ماه حرامش به شمار
مىآوردند. آرى، اينان بدين گونه با دين بازى مىكردند.
يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ
ما حَرَّمَ اللَّهُ آنان يك سال آن ماه را حلال مىشمردند و يك سال
حرام تا با آن شمار كه خدا حرام كرده است توافق يابند.» يعنى تا همانگونه كه خداى
تعالى فرموده است شمار ماههاى حرام چهار شود، البتّه بعد از آن كه بر حسب ميل و
هواى خود محتواى آن را تغيير دهند.