پس آنچه در كتاب طبيعت است هم چنان كه در كتاب شريعت است بر يك نظام
ثابت متين جريان دارد. بر ماست كه اين نظام را كشف كنيم تا با توفيق همراه شويم و
گرنه گرفتار رنجهاى بسيار خواهيم شد و در ورطههايى خواهيم افتاد كه خدا ما را از
افتادن در آنها نهى فرموده است.
مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا
تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ چهار ماه ماههاى حرامند. اين است
شيوه درست در آن ماهها. بر خويشتن ستم مكنيد.» مشركان كسانى هستند كه به اين حقايق
وقعى نمىنهند و بر ماست كه براى تصحيح روش آنان با آنان قتال كنيم
وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ
كَافَّةً و هم چنان كه مشركان همگى به جنگ شما برخاستند همگى به جنگ ايشان
برخيزيد.» زيرا راهها مختلف است.
/ 171 وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ
الْمُتَّقِينَ و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.» يعنى كسانى كه به راه و روش
اسلام كه مخالف عمل به خواهشهاى نفسانى است خود را موظف مىشمارند.
مراد از به تعويق افكندن (نسىء) چيست؟
[37] دگرگون ساختن احكام خدا چون حكم ماههاى حرام يا ديگر احكام،
بنا بر خواست اين حاكم يا آن رئيس عشيره و يا شيخ آن جماعت زيادت در كفر است.
إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ
به تأخير افكندن ماههاى حرام افزونى در كفر است.» نسيء در آيه به معنى تأخير است.
در تفسيرها آمده است كه عربها چهار ماه را حرام مىدانستند و اين از ميراثى بود كه
از آيين اسماعيل و ابراهيم نصيب آنها شده بود. عربها اهل حمله و هجوم بودند. بسا
اتفاق مىافتاد كه برايشان دشوار بود