هدايت يافتگان باشند.»/ 137 وقتى قرآن مىگويد «اميد است» مراد اين
است كه هر عملى براى رسيدن به چنان هدفى كافى نيست. بايد در عمل سختكوش و مقاوم
بود. مثلا اگر كسى فرزندش بيمار شود و از مرگ او بترسد، چگونه براى دست يافتن به
يك راه علاج تلاش و كوشش مىكند در اينجا نيز اگر ترس از خدا در دل او جاى گرفته
بايد در عمل از هيچ كوششى باز نايستد.
عمل صالح بر هدايت مىافزايد عكس آن هم درست است. زيرا ظلم حجاب چهره
عقل است و بشر را از هدايت باز مىدارد. در آيه بعد به اين نكته اشارت دارد.
[19] اعمال ظاهرى چون اعمال بنيادى نيستند. مثلا آب دادن حاجيان و
تعمير مسجد الحرام چون ايمان به خدا و روز بازپسين و جهاد در راه خدا نيست، زيرا
كافر و منافق و فاجر اگر هم اين اعمال را به جاى آورد مىخواهد در پشت سر آنها به
اعمال ناپسند خود پردازد.
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ
الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ
اللَّهِ آيا آب دادن به حاجيان و عمارت مسجد الحرام را با عمل كسى كه به خدا
و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده برابر مىدانيد؟» در حديث آمده
است كه على (ع) عباس را گفت: اى عمو! مهاجرت نمىكنى؟ نمىخواهى به رسول اللَّه
ملحق شوى؟ عباس گفت: آيا كار من بزرگتر از مهاجرت نيست؟ من مسجد الحرام را عمارت
مىكنم و حاجيان بيت اللَّه را آب مىدهم. و اين آيه در پاسخ به عباس نازل شده
است. [1] لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا
يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ به نزد خدا برابر نيستند و خدا
ستمكاران را هدايت نمىكند.»