و قهر اتخاذ مىكند مقاومت ورزد و در نتيجه بر ضد هر حكومت غير شرعى
ايستادگى كند.
هدف پيامبران تغيير نظامات سياسى در جوامع بود./ 372 يعنى تبديل هر
نظام شرك آميزى كه بر اساس حاكم و محكوم مبتنى است به يك نظام توحيدى كه بر اساس
طرد هر گونه حاكميت جز حاكميت خداى حى قيوم استوار باشد از اين رو در آيات پيشين
ملاحظه مىشود كه قبل از هر چيز بر نفى پرستش هر چيز كه جز اللَّه است تأكيد
مىشود و اين به معنى نفى همه حاكميتهاى بشرى و تسليم به حاكميت اللَّه و عبادت
اوست و بس.
وقتى كه مىگوييم: نفى هر نظام سياسى باطل، به معنى آشوب طلبى و هرج
و مرج نيست بلكه مراد از آن بر پاى داشتن يك رژيم سياسى صحيح است.
يعنى نظام توحيدى كه از سوى پيامبران آورده شده باشد به گونهاى كه
جامعه از آن منتفع شود و در برابر آن خاضع گردد.
قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ
شما را از جانب پروردگارتان نشانههاى روشن آمده است.» و بر شماست كه از آنها
پيروى كنيد. اين نشانههاى روشن همان پيامبرى است كه از سوى او آمده است، پيامبر
اوست كه بايد به اذن او متابعتش كرد.
پس از تثبيت پايههاى قدرت درست سياسى، شعيب قوم خود را به تصحيح
حركت اقتصاد و اصلاح آن از يك اقتصاد قايم بر اساس استثمار و بهرهكشى به يك
اقتصاد مبتنى بر اداى حقوق هر كس به نحو كامل، فرمان مىدهد.
فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ
أَشْياءَهُمْ- پيمانه و ترازو را تمام ادا كنيد و به مردم كم مفروشيد.» جامعهاى
كه از يك اقتصاد عاقلانه و عادلانه برخوردار است نه غارت مىكند و نه تقلب. حتى
سودى بيش از اندازه حق خويش، نمىخواهد. و براى منفعتى بزرگتر بيهوده اين طرف و
آن طرف نمىرود در واقع اين خود مسئلهاى است مهم كه مصلحان اقتصادى بايد آن را در
نظر داشته باشند و مردم را چنان تربيت