مىرويانيم.» پس همه چيز به اراده خدا و حسن تدبير او به وجود مىآيد
نه از روى تصادف و اتفاق. زيرا هدف بشارت به رحمت است و زنده ساختن سرزمين مرده و
بيرون آوردن ثمرات. پس اين امور به مجرد حركت ابر ميسر نمىشوند، بلكه عوامل
متعددى است كه بايد درهم عمل كنند، مثلا زمين مستعد باشد و هوا مناسب و مقدار
باران كافى. نه كمتر از اندازه و نه بيش از اندازه. تا زمين زنده شود و گياه
برويد. اين امر دليل بر اين است كه در ما وراى ابر هدفى است و خداوند آن را بعلم و
قدرت خويش عملى مىسازد.
هنگامى كه قدرت خداوندى را در طبيعت بنگريم ايمان مىآوريم كه اين
قدرت مطلقه حكيمانه است كه مردگان را براى روز حساب از زمين بيرون مىآورد و ديگر
براى ايمان به روز رستاخيز مانعى بر سر راه اعتقادمان باقى نمىماند.
كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى- مردگان را
اينچنين زنده مىگردانيم.» ولى براى ما فهم حقايق عالم وجود ميسر نيست، بدون تذكر
و دريافتن ارتباط اين حقايق با يكديگر.
/ 345 لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ-
شايد پند گيريد.» تذكّر حقايق را به هم ربط مىدهد و از خلال آن معلومات را
استنتاج مىنمايد و مسئوليتها و وظايف انسان را به او القاء مىكند.
ميان بصيرت و استنباط
[58] هنگامى كه انسان مسلّح به سلاح بصيرت نافذ باشد و نيز از تذكّر
برخوردار بود حقايق گوناگون را استنباط مىكند يا به عبارت بهتر از ابعاد مختلف يك
پديده پرده برمىگيرد. مثلا به پديده ابر و باران و زنده شدن زمين مىنگرد و آن
گاه متوجه مىشود كه اين همه گياهان و گلها و ميوههاى گونه گون رنگ رنگ از همان
آب بىرنگ كه خداوند از ابر نازل كرده است به وجود آمده. پذيرش زمين آب را شرط
اساسى زنده بودن و زندگى زمين است همچنين پذيرش انسان رسالتهاى