فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها-
پس هر كه از روى بصيرت مىنگرد به سود اوست و هر كه چشم بصيرت بر هم نهد به زيان
اوست.» رسول نيز هدفش آن نيست كه نظرى را بر تو تحميل كند زيرا او حفيظ يا
نگهدارنده تو نيست. يعنى خداوند او را به حفظ و نگهدارى و هدايت تو مكلف نكرده است
و تو خود مسئول خود هستى.
/ 155 وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ-
و من نگهدارنده شما نيستم.» [105] خداوند آيات خود را بسى واضح و آشكار بيان
مىكند.
وَ كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَ
لِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ- آيات خدا را اينچنين گونه
گونه بيان مىكنيم، تا مبادا بگويند كه از كس درس گرفتهاى و ما اين آيات را براى
اهل دانش بيان مىكنيم.» در معنى عبارت «نصرف الآيات» گفتهاند كه مراد ذكر كردن
آنهاست بعد از يكديگر به گونهاى كه بر شقاوت ظالمان بيفزايد و براى مؤمنان بيانى
افزونتر باشد.
كفار از روش منظم نزول قرآن وسيلهاى براى كفر خود حاصل كرده بودند.
از اين رو مىگفتند پيامبر از علما تعليم مىگيرد و در نزد آنان درس
مىخواند، سپس آموختههاى خود را به صورت آيات بيان مىكند اگر چنين نيست از چه
روى چون موسى كه همه كتاب او يكباره بر او نازل شد قرآن به تدريج بر محمد نازل
مىشود؟
[106] بر هر انسانى واجب است كه از وحى متابعت كند بدون توجه به
عقايد كسانى كه ايمان نمىآورند، زيرا ايشان مسئول خود هستند. من به نوبه خود
مسئول خود هستم پس پرداختن و مشغول شدن من به آنها اندكى سبب انحراف من مىشود، يا
سبب مىشود كه پارهاى از وحى را به يك سو فكنم. مقياس اول و آخر همان حق است و بر
بشر لازم است در مسير خود فقط به آن نظر داشته باشد.
اتَّبِعْ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ
وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ- از هر چه از جانب پروردگارت بر تو
نازل شده است پيروى كن. هيچ خدايى جز او نيست و از مشركان روى برتاب.»