ياد كردن از خدا هدف نماز، و تقوا نتيجه روزه، پس عبادت غايت آفرينش
است و محتوى واجباتى است كه اسلام به انجام دادن آنها فرمان داده است.
/ 76 شايد به همين سبب باشد كه پروردگارمان بر آن تأكيد كرده است كه
او به ذات خود از آفريدگانش بىنياز است، و از هر كارى كه انجام دهند، و گفته است
ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ
«از آنان روزى نمىخواهم و خواهان آن نيستم كه به من خوراك دهند.» پس هيچ فايدهاى
به خداوند سبحانه و تعالى از خلال آفرينش آفريدگان نمىرسد، و حتى براى اين كه
گفتهاند در خبر است كه خدا گفت: من گنجى پنهان بودم، و خواستم كه شناخته شوم، پس
آفريدگان را آفريدم تا شناخته شوم، به هيچ منبع موثّقى دسترس پيدا نكردم، و اگر
منبع معتبرى هم داشته باشد، بايد آن را به صورتى تأويل كرد كه با نص اين آيه كريمه
منافات نداشته باشد. و حكم عقل آن است كه از طرف بندگان نفعى به خالق ايشان
نمىرسد، و آشكار شدن پس از پنهان بودن گونهاى از نفع است، و به همين سبب در دعا
مىخوانيم
«چگونه مىتوان از چيزى به تو استدلال كرد كه براى هستى پيدا كردن
خودش به تو نيازمند است، آيا براى جز تو آشكار بودن و ظهورى وجود دارد كه براى تو
چنان نباشد، تا او بتواند آشكار كننده تو شود؛ چه وقت غيبت كردى تا نيازمند دليلى
براى دلالت كردن به خودت باشى؟». [60] ظاهرا تفاوت
ميان روزى و اطعام در آن است كه روزى استمرار دارد در صورتى كه طعام و خوراك دادن
گاه ممكن است تنها يك بار بوده باشد، و در هر يك از آنها معنى استفاده و منفعت
ملحوظ مىشود، و تو گويى كه روزيخوار براى باقى ماندن خود اعتماد بر رزق يا طعام
دارد كه واحدى از واحدهاى روزى و رزق است.